83
درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»

این سخن امام علیه السلام گویا به روشنی، انحرافات نسل‌های آیندهٔ خوارج را به صورت ارثی و ژنتیکی، ناشی از انحرافات پدران و درگذشتگان آنان می‌‌داند که از طریق نطفه انتقال می‌‌یابد و آنان را به این گونه رفتارها می‌کشانَد.

امیر مؤمنان علیه السلام در نامه‌‌ای خطاب به معاویه می‌‌نویسند:

... وَ مَتی کُنتُم یا مُعاوِیةُ ساسَةَ الرَّعِیةِ، وَ وُلاةَ أمرِ الاُمَّةِ؟ بِغَیرِ قَدَمٍ سابِقٍ، وَ لا شَرَفٍ باسِقٍ....۱

ای معاویه! از چه زمانی شما زمامداران امّت، و فرماندهان ملّت بوده‌اید؟ نه سابقهٔ درخشانی در دین، و نه شرافت والایی در خانواده دارید!

در این کلام امیر مؤمنان علیه السلام نیز به گونه‌‌ای میان شرافت و دیانت افراد، و وجود پیشینه و زمینه‌‌ای از آنها در خانواده و گذشتگان، ارتباط داده شده است. بدین معنا که چنان که شخصی همانند معاویه در خانواده و گذشتگان خویش، سابقهٔ امتیازاتی از جنبه‌‌های دینی و یا شرافت خانوادگی می‌‌داشت که از طریق پدر و مادر وی به او منتقل می‌‌شد، شاید امکان داشت چنان ادعاهایی را بتواند داشته باشد؛ ولی با نبود آن پیشینه و گذشته، چنان ادّعایی قدری عجیب می‌‌نماید؛ چه، «از کوزه برون همان تراود که در اوست». از خانواده‌‌ای همانند ابوسفیان و هند به اصطلاح جگرخوار و نیاکان آنان، بعید و عجیب است معاویه‌‌ای به بار آید که خلاف آنان اندیشه و عمل داشته باشد!

تأثیر وراثت در انتقال خصلت‌های نیکو نیز مورد توجّه علی علیه السلام بوده است؛ آن جا که در وصف انبیای الهی و نیز پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و اله و اشاره به خاندان و نیاکان پاک‌نهادشان می‌‌فرماید:

1.. همان، نامهٔ ۱۰.


درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»
82

رابطهٔ وراثت و رفتار انسان

در بارهٔ رابطهٔ میان وراثت و رفتار انسان بخصوص اعمال کجروانه، لومبروزو قائل است که: «ظهور و بروز منش‌های مردان اوّلیه و حیوانات پست در تبهکاران و یا اتاویسم، یعنی ظهور آثار وراثتی پس از چند نسل. جنایتکار در اجتماعات تحوّل‌یافتهٔ ما، تجدید حیات انسان وحشیِ بی سر و سامان اوّلیهٔ است».۱ وی بر همین اساس، تئوری «مجرم مادرزادی» را مطرح نموده است و از نظر وی خصوصیات انسان‌های ابتدایی و حیوانات پست، مجدداً در زمان ما بارور می‌‌شوند.۲ در این عبارات، به روشنی پیداست که از نظر لومبروزو، انتقال خصوصیات رفتاریِ گذشتگان به آیندگان از طریق وراثت، مورد تأکید قرار گرفته است.

در نهج‌البلاغه، عباراتی از امام علی علیه السلام می‌‌بینیم که گویا وراثت را به عنوان زمینه و عاملی جهت سوق دادن انسان به سوی رفتارهای کجروانه و یا رفتارهای نیک و درست، قلمداد کرده‌‌اند. ایشان پس از آن که خوارج را در جنگ نهروان از بین می‌‌برند، در پاسخ این سؤال که: آیا همهٔ اینها کشته شدند و از بین رفتند، می‌‌فرماید:

کَلّٰا وَ اللّهِ، إنَّهُم نُطَفُ فی أصلابِ الرِّجالِ، وَ قَراراتِ النِّساءِ کُلَّما نَجَمَ مِنهُم قَرنٌ قُطِعَ، حَتّی یکُون آخِرُهُم لُصُوصاً سَلّابینَ.۳

نه، سوگند به خدا هرگز! آنها نطفه‌‌هایی در پشت پدران و رَحِم مادران، وجود خواهند داشت. هرگاه که شاخی از آنان سر برآورد، قطع می‌‌گردد، تا این که آخرینشان به راهزنی و دزدی، تن در می‌‌دهند.

1.. مبانی جرم‌شناسی، ج ۱، ص ۴۰۰

2.ر. ک: همان؛ ص ۴۰۵؛زمینه جرم‌شناسی، ص ۸۳.

3.نهج البلاغة، خطبهٔ ۶۰.

  • نام منبع :
    درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»
    سایر پدیدآورندگان :
    حفیظ الله فولادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5347
صفحه از 128
پرینت  ارسال به