خلق و نزدیک بودن نفس به موزونی و استقامت در طلب حق، مقتضیِ نزدیک بودن مزاج به سرحدّ اعتدال است. حُسن صورت نیز همین طور است، و میتوان قیاسی به این گونه ترتیب داد که: نیکروی، معتدل المزاج است و هر معتدل المزاج، خوشاخلاق است؛ پس نیکروی، خوشاخلاق است.... این قضیه، بنا بر اکثریت است؛ چه، برخی که از زیباییِ صورت برخوردارند، درونی تیره و زشت دارند، و بعضی که چهرهای زشت و ناپسند دارند باطن آنها خوب و پسندیده است. از اینرو، امام۷ به آنچه از پیامبر۹ روایت شده، استشهاد فرموده است.۱
همچنین مرحوم میرزا حبیباللّٰه هاشمی خویی در شرح خود بر نهجالبلاغه، عبارت پیشگفتهٔ امام علیه السلام را علاوه بر شمول افعال و اقوال انسانی، مشمول خصوصیات ظاهری و جسمانی انسان نیز دانسته است، و در تأیید آن، روایاتی را شاهد آورده است.۲
امّا ابن ابیالحدید، کلام امام علیه السلام را صرفاً در بارهٔ مسائل اخلاقی و اعتقادی میداند و معتقد است که ربطی به خصوصیات جسمانی ندارد.۳
با توجّه به نظر ابن میثم و میرزا حبیباللّٰه خویی میتوان در جواب ابن ابیالحدید بیان کرد که امام علی علیه السلام ظاهراً در مقام بیان یک قاعده و قانون کلّی هستند، و از این جهت، «ما طاب» و «ما خبث» در کلام ایشان، مشتمل بر «مَن طاب» و «مَن خبث» نیز میشود. همانند این که در قرآن کریم میفرماید: