73
درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»

معنای سرپیچی از دستورهای جامعه، عملی نابهنجار به حساب می‌آید و به جایگاه انسانی وی لطمه می‌زند.

نکته دوم: تلاش در این جهت که بخواهیم احیاناً در کلام امیر مؤمنان علیه السلام مطابقتی با تبیین‌‌های ارائه شده توسط اندیشمندان اجتماعی در باب کجروی‌‌ها به دست آوریم، هرگز نباید این معنا را القا کند که با این تلاش، درصدد هستیم نشان دهیم که علی علیه السلام نیز همانند اینان نظر داده‌‌اند؛ بلکه مقصود آن است که با این تبیین‌‌های مفهوم و در دسترس، به جستجو در کلام ایشان بپردازیم و چنانچه مطابقت و یا مشابهتی یافت شد، این نظریه‌‌ها را مورد تأکید قرار دهیم، و در صورت وجود نقصی در آنها، با کمک گرفتن از کلام امام علیه السلام، به اصلاح و یا تکمیل آنها بپردازیم.

نکته سوم: با تأمّل در نظریه‌‌های ارائه شده از سوی اندیشمندان اجتماعی در بارهٔ کجروی‌‌ها بخصوص نظریه‌‌های جامعه‌شناختی و با قطع نظر از نظریه‌‌های گزینشی، به دست می‌‌آید که آنان به نکات ارزنده و قابل تأمّلی در مورد خاستگاه‌‌های انحرافات اجتماعی دست یافته‌‌اند. مع الأسف، این مطلب نیز شایان توجّه است که این نظریه‌‌ها اغلب از حدّ اعتدال خارج گشته و دچار افراط و یا تفریط شده‌‌اند؛ به این بیان که هم در نظریه‌‌های زیستی و روانی و هم در نظریه‌‌های جامعه‌شناختی، انسان به گونه‌‌ای تصویر شده که گویا نمی‌‌توان برای او در میان موجودات دیگر، امتیازی قائل بود؛ در حالی که واقعیت این است که انسان با دیگر موجودات، تفاوت‌‌های اساسی و عمده‌‌ای را داراست. بر همین مبنا ـ که انسان، موجود ممتازی در نظر گرفته نشده ـ، عده‌‌ای رفتار او را مبتنی بر برخی ویژگی‌‌های جسمانی، ژنتیکی و... و یا پاره‌‌ای خصوصیات روانی، دانسته‌‌اند. عده‌‌ای دیگر نیز، رفتار او را برخاسته از شرایط محیطی و اجتماعی و... قلمداد کرده‌‌اند و بر این مبنا،


درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»
72

قرار گیرند، این نتیجه را به دست خواهند داد که جامعه در شرایط مطلوب خویش به سر می‌‌برد و انحرافی در آن نیست؛ در حالی که تبیین انحرافات اجتماعی از دیدگاه امام علی علیه السلام نمی‌توان بدان معنا باشد که رفتار آحاد جامعهٔ دوران امام علی علیه السلام بر طبق مقرّرات و قواعد اجتماعی، تداعی کنندهٔ علیه السلام حد مطلوب و نهایی در نزد ایشان می‌‌توانست باشد؛ چه، جامعهٔ مطلوب در نزد امام علی علیه السلام بسیار فراتر از پای‌بندیِ شهروندان به قواعد جاری اجتماعی است؛ زیرا رعایت و التزام به این قواعد از منظر دینی، حداقل انتظاری است که از انسان اجتماعی جهت زندگی در کنار دیگر همنوعان توقع می‌‌رود، و رسیدن به آن رفتار مطلوب انسانی ـ که مد نظر مکتب تعالی‌بخش اسلام است ـ، در محدودهٔ این قواعد محصور نمی‌‌شود. با این وصف، دیدگاه‌‌های امام علی علیه السلام را در این باره، با این تلّقی که در زندگی اجتماعی، باید به قوانین جاری و ساری در جامعه، پای‌‌بندی نشان داد و سرپیچی از آن، هنجارشکنی است، به کار می‌‌بندیم؛ زیرا انتظار آن است که آحاد جامعه به قواعد و قوانین موجود اجتماعی پای‌‌بندی نشان دهند، و اگر از قواعد و مقرّرات حاکم بر جامعه سرپیچی نمایند، دچار کجروی شده‌‌اند.

باید توجّه داشت که در جامعهٔ مطلوب دینی، نه تنها انحرافی در رفتارهای اجتماعی افراد وجود ندارد، بلکه پای‌‌بندی آنان به قوانین موجود، به عنوان حداقل وظیفهٔ اجتماعی، و دغدغهٔ افراد در چنین جامعه‌‌ای، با توجّه به وجود قوانین و دستورهای ارزشی و دینی ـ که فارق و فراتر از خواسته‌‌های افراد جامعه است و آنان را به کسب بهره‌‌های متعالی‌تر فرا می‌‌خواند ـ موجب می‌شود که افراد جامعه به انواع فداکاری‌‌ها در جهت آسایش همنوعان و دیگر شهروندان روی ‌‌آورند. بالطبع در چنین جامعه‌‌ای انحراف اجتماعی به

  • نام منبع :
    درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»
    سایر پدیدآورندگان :
    حفیظ الله فولادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5325
صفحه از 128
پرینت  ارسال به