معنای سرپیچی از دستورهای جامعه، عملی نابهنجار به حساب میآید و به جایگاه انسانی وی لطمه میزند.
نکته دوم: تلاش در این جهت که بخواهیم احیاناً در کلام امیر مؤمنان علیه السلام مطابقتی با تبیینهای ارائه شده توسط اندیشمندان اجتماعی در باب کجرویها به دست آوریم، هرگز نباید این معنا را القا کند که با این تلاش، درصدد هستیم نشان دهیم که علی علیه السلام نیز همانند اینان نظر دادهاند؛ بلکه مقصود آن است که با این تبیینهای مفهوم و در دسترس، به جستجو در کلام ایشان بپردازیم و چنانچه مطابقت و یا مشابهتی یافت شد، این نظریهها را مورد تأکید قرار دهیم، و در صورت وجود نقصی در آنها، با کمک گرفتن از کلام امام علیه السلام، به اصلاح و یا تکمیل آنها بپردازیم.
نکته سوم: با تأمّل در نظریههای ارائه شده از سوی اندیشمندان اجتماعی در بارهٔ کجرویها بخصوص نظریههای جامعهشناختی و با قطع نظر از نظریههای گزینشی، به دست میآید که آنان به نکات ارزنده و قابل تأمّلی در مورد خاستگاههای انحرافات اجتماعی دست یافتهاند. مع الأسف، این مطلب نیز شایان توجّه است که این نظریهها اغلب از حدّ اعتدال خارج گشته و دچار افراط و یا تفریط شدهاند؛ به این بیان که هم در نظریههای زیستی و روانی و هم در نظریههای جامعهشناختی، انسان به گونهای تصویر شده که گویا نمیتوان برای او در میان موجودات دیگر، امتیازی قائل بود؛ در حالی که واقعیت این است که انسان با دیگر موجودات، تفاوتهای اساسی و عمدهای را داراست. بر همین مبنا ـ که انسان، موجود ممتازی در نظر گرفته نشده ـ، عدهای رفتار او را مبتنی بر برخی ویژگیهای جسمانی، ژنتیکی و... و یا پارهای خصوصیات روانی، دانستهاند. عدهای دیگر نیز، رفتار او را برخاسته از شرایط محیطی و اجتماعی و... قلمداد کردهاند و بر این مبنا،