تبهکارانه هستند یا نه».۱ ثانیاً همان گونه که در بارهٔ تبیینهای زیستی گفته شد، تقریباً تمام مطالعات صورتگرفته در خصوص ویژگیهای روانشناختی ـ که ادّعا بر این است آن ویژگیها منجر به فعالیتهای انحرافی میگردد ـ، روی زندانیان محکوم و در واقع، افراد خاصی انجام گرفته است، و چون از ابتدای مطالعه در بارهٔ این افراد نگرشی منفی وجود داشته است، بالطبع، نتایج مطالعات نیز از آنان شخصیتی منفی جلوه داده است؛ در حالی که اگر همین نتایج در مورد افرادی که نگرشی مثبت در بارهٔ ایشان وجود داشت به دست میآمد، طبعاً شخصیتی مثبت نیز از آنان نتیجه گرفته میشد.
به هر حال، دلیل قانعکنندهای یافت نمیشود که نشان دهد برخی ویژگیهای روانی، افرادی را ذاتاً تبهکار بسازد، و «نظریههای روانشناختی جرم... حداکثر تنها میتوانند جنبههایی از جرم را تبیین کنند، و در حالی که اقلیت کوچکی از تبهکاران ممکن است ویژگیهای شخصیتی متمایز از بقیهٔ مردم داشته باشند، کمتر احتمال میرود که اکثریت آنها چنین باشند. انواع متعدّد و متفاوت جرم وجود دارد، و نمیتوان پذیرفت که کسانی که مرتکب آنها میشوند، همگی دارای ویژگیهای روانشناختی خاصی هستند».۲ ثالثاً از آن جا که تبیینهای روانشناختی کجروی، بر ویژگیهای فردی و شخصیتی افراد کجرو تأکید میکنند، نسبت به جرایمی که توسط گروههایی به صورت سازمانیافته به وقوع میپیوندند، نمیتوانند تبیین درستی داشته باشند؛ زیرا بعید به نظر میرسد که ساختمان روانشناختی افرادی که «تکرو» هستند وجوه مشترک زیادی با افراد یک باند تبهکار کاملاً منسجم داشته باشند.۳