مشاهده بینظمی و سرپیچی از هنجارهای اجتماعی
تاکنون، سخن در این باره بود که زندگی اجتماعی، تحت حاکمیت هنجارهای اجتماعی است که میتواند زمینهساز ایفای نقشهای اجتماعی مورد انتظار از افراد گردد، و «اگر ما از قواعدی که بعضی انواع رفتار را در زمینههای معیّنی به عنوان رفتارهای مناسب و رفتارهای دیگری را به عنوان رفتارهای نامناسب تعریف میکنند، پیروی نمیکردیم، فعالیتهایمان دستخوش هرج و مرج میگردید».۱ و از این رو، تحقّق نظم اجتماعی، نتیجهٔ قطعیِ پیروی آحاد جامعه از قواعد و هنجارهای موجود در جامعه است. امّا واقعیت این است که همواره همهٔ افراد، مطابق انتظاراتی که جامعه از آنان دارد، عمل نمیکنند، و ما شاهد ناهمنوایی در رفتارهای اجتماعی و سرپیچی از هنجارها هستیم.
در این که چه نوع رفتارهایی را ناهمنوایی و سرپیچی از هنجارها بدانیم، باید توجّه داشته باشیم که هنجارها و قواعد رفتار در میان فرهنگها و جوامع مختلف، «و حتّی بین خرده فرهنگهای گوناگون درون یک جامعه، فرق میکنند. آنچه در یک محیط فرهنگی طبیعی است، [ممکن است] در محیط فرهنگی دیگری انحرافی باشد».۲ امّا نکتهٔ قابل توجّه این است که با تمام تفاوتهای موجود در تعیین مصادیق رفتارهای انحرافی و خلاف قواعد رفتار در حوزههای فرهنگی و اجتماعی مختلف، همهٔ آنها در این مطلب با یکدیگر اشتراک دارند که رفتاری انحرافی است و از هنجارهای اجتماعی سرپیچی کرده که بر خلاف ارزشها، آداب و رسوم و قوانین موضوعهٔ آن جامعه باشد. البته این نگرش، از منظر بینش وحیانی پذیرفته نیست و از نظر