31
درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»

از حیث ارزشی و اخلاقی، مدیریتی خوب و پسندیده اعمال کند و چه بد و ناپسند.

علی علیه السلام در مواجهه با کسانی که در واقع، قوانین اجتماعی را بر نمی‌تافتند و به طغیان علیه هنجارهای اجتماعی دوران حاکمیت ایشان دست زده بودند و با شعاری ظاهرپسند، خواهان نفی حاکمیت انسان بر خویش بودند و فریاد می‌زدند: «لا حُکم اِلاّ لِلّهِ؛ فرمانی جز فرمان خدا نیست»: در مواجهه با آنان می‌فرماید:

نَعَم إِنَّهُ لا حُکمَ إِلّا لِلَّهِ، وَ لکِنَّ هؤُلاءِ یقُولُونَ: لأ إِمرَةَ إِلّا لِلَّهِ، وَ إِنَّهُ لابُدَّ لِلنّاسِ مِن أمیرٍ بَرٍّ أو فاجِرٍ یعمَلُ فی إِمرَتِهِ المُؤمِنُ، وَ یستَمتِعُ فِیها الکافِرُ، وَ یبَلِّغُ اللّهُ فِیها الأجَلَ، وَ یَجمَعُ بِهِ الفَی‏ءُ، وَ یُقَاتَلُ بهِ الْعَدُوُّ، وَ تَأمَنُ بِهِ السُّبُلُ، وَ یُؤخَذُ بِهِ لِلضَّعِیفِ مِنَ القَوِیِّ؛ حَتّی یَستَرِیحَ بَرٌّ، وَ یُستَراحُ مِن فاجِرٍ.۱

آری، درست است. فرمانی جز فرمان خدا نیست؛ ولی اینها می‌گویند: زمامداری جز برای خدا نیست، در حالی که مردم به زمامدار نیازمندند، خواه نیکوکار باشد یا بدکار، تا مؤمنان در سایهٔ حکومتش به کار خویش مشغول و کافران هم بهره‌مند شوند، و مردم در دوران حکومت او، زندگی را طی کنند، و به وسیلهٔ‌ او اموال بیت‌المال جمع‌آوری گردد، و به کمک او با دشمنان او مبارزه شود؛ جاده‌ها امن و امان، حقّ ضعیفان از نیرومندان گرفته شود، و نیکوکاران در رفاه و مردم از دست بدکاران در امان باشند.

در واقع علی علیه السلام برای حاکمیت، کارکردهایی را بر می‌شمارد و آنچه اساس اینها را تشکیل می‌دهد، نظمی است که بر مجموعه روابط اجتماعی

1.. همان، خطبهٔ ۴۰.


درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»
30

جدید خود را با موازین پذیرفته‌شدهٔ جامعه ـ که «هنجارهای اجتماعی» خوانده می‌شود ـ، همنوا کند، و در همین حال، با استفاده از اهرم‌هایی و طبق موازین و قوانین اجتماعی، بر عمل آحاد افراد جامعه نظارت می‌کند.

به هر حال، ضرورت تحقّق نظم در جامعه تا بدان پایه اهمیت دارد که علی علیه السلام در وصیت‌نامهٔ جاودانهٔ خودشان به امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام و دیگر فرزندان و خاندان خود و نیز به همهٔ کسانی که وصیت‌نامهٔ ایشان به دستشان می‌رسد، پس از سفارش به رعایت پرهیزگاری، آنان را به رعایت نظم و انتظام در امور زندگی و پرهیز از دشمنی و دوری از یکدیگر توصیه می‌کند؛۱ زیرا با نظم و انضباط در برنامه‌ریزی فردی و اجتماعی و همچنین رفق و مدارای با یکدیگر در زندگی اجتماعی است که زمینهٔ رشد و پیشرفت در ابعاد مادی و معنوی برای انسان فراهم می‌شود؛ وگرنه در شرایط هرج و مرج و به هم‌ریختگی اجتماعی و همچنین دشمنی و پراکندگی از هم، زمینهٔ رشد و پیشرفت به شدّت از بین می‌رود و در این شرایط، تنها سودجویان و زورمندان‌اند که نفع می‌برند و چیزی عاید افراد جامعه نمی‌گردد.

وابستگی نظم اجتماعی به وجود ناظم و حاکم

همان‌طور که پیش از این گفته شد، یکی از کارکردهای اوّلیهٔ‌ جامعهٔ انسانی، ایجاد نظم در جامعه است. بدیهی است که تحقّق نظم یاد شده، راه‌کارهای عملی خاصّ خود را نیاز دارد؛ زیرا همواره چنین بوده است که در جامعه، کسانی یافت می‌شوند که از موازین و قوانین اجتماعی سرپیچی کنند و به قراردادهای اجتماعی ـ که اساس تحقّق نظم‌اند ـ تن ندهند. این جاست که ضرورت زندگی انسانی و اجتماعی، مقتضی آن است که جامعه، نیازمند اداره‌کننده و مدیر و به تعبیر رساتر، «نظام دهنده‌»ای است؛ چه، این ناظم

1.. ر.ک. نهج البلاغة، نامهٔ ۴۷: اُوصیکُما و جَمیعَ وَلَدی وَ اَهلی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتابی، بِتَقْوَ اللّهِ وَ نَظْمِ اَمْرِکُمْ وَ صَلاحِ ذاتِ بَینَکمْ.

  • نام منبع :
    درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»
    سایر پدیدآورندگان :
    حفیظ الله فولادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5313
صفحه از 128
پرینت  ارسال به