27
درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»

۲. برخورداری از احساس وحدت و یگانگی و سیستم‌هایی از تعهّدات متقابل؛

۳. دارا بودن حقوق و قضاوت‌های اخلاقی؛

۴. توانایی در تغییر محیط و تسلّط بر طبیعت؛

۵. قدرت یادگیری و یاد دادن تجارب اکتسابی خویش به دیگران؛

۶. برخورداری از فرهنگ، ارزش‌ها و باورهای مشترک؛ و....۱

با توجّه به آنچه گذشت، می‌توان گفت که اجتماعی بودن انسان، بدین معناست که در سرزمین‌های مختلف، گروه‌هایی از افراد با همدیگر به همفکری و همیاری می‌پردازند و در کنش‌های متقابلی که با هم دارند، گذران زندگی می‌کنند، و در این ارتباط متقابل، دارای آداب و رسوم، ارزش‌ها، باورها و فرهنگ مختص به خود می‌شوند. آنان با تشکیل سازمان‌ها و نهادهای اجتماعی گوناگون، به تقسیم وظایف و ایفای نقش‌های مربوطه می‌پردازند. در این روند، همواره جوامع انسانی، شاهد ظهور اقشار و اصناف گوناگونی هستند که هر یک، تأمین کنندهٔ بخشی از نیازهای یکدیگر بر اساس نظام‌های اجتماعی‌اند؛ و همبستگی میان آنها تا حدّی است که هیچ یک بی‌نیاز از دیگری نیست.

علی علیه السلام در فرمان خویش به مالک اشتر، به طبقه‌بندیِ اقشار مختلف جامعه بر اساس نقشی که در سامان‌بخشی به زندگی اجتماعی دارند می‌پردازد و می‌فرماید:

وَاعْلَمْ أنَّ الرَّعِیةَ طَبَقَاتٌ لأ یَصلُحُ بَعضُهَا إِلأ بِبَعضٍ، وَ لَا غِنَى بِبَعضِها عَن بَعضٍ: فَمِنها جُنُودُ اللّهِ، وَ مِنها کتَّابُ العامَّةِ وَالخَاصَّةِ، وَ مِنهَا قُضاةُ العَدل، وَ مِنهَا عُمّالُ الإِنصَافِ وَ الرِّفقِ، وَ

1.. ر.ک: همان جا؛ جامعه‌شناسی عمومی، ص ۳۲۷ ـ ۳۲۹ و ۴۱۰.


درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»
26

حیواناتْ پرورش یافته‌اند، ذکر کرده است؛ برای مثال وی می‌نویسد:

در نه ژانویه سال ۱۸۰۰ میلادی، موجود عجیبی از جنگل نزدیک روستای سن سرن در جنوب فرانسه بیرون آمد. با وجود این که راست راه می‌رفت، بیشتر شبیه حیوان بود تا انسان؛ هرچند به زودی مشخّص شد که پسرکی حدود یازده یا دوازده‌ساله است. او تنها با صداهای تیز و جیغ‌مانند غریبی سخن می‌گفت. ظاهراً هیچ درکی از بهداشت شخصی نداشت و هر جا و هر گاه که می‌خواست، ادرار می‌‌کرد... در ابتدا دائماً سعی می‌کرد که فرار کند و تنها با دشواری می‌توانستند او را بگیرند. پوشیدن لباس را بر نمی‌تافت و همین که به او لباس می‌پوشانیدند، آنها را پاره می‌کرد.۱

این مطلب، بیانگر آن است که بسیاری از آداب و رسوم و نمادهای جامعهٔ انسانی، تنها در پرتو زندگی اجتماعی به دست می‌آید. البته بیشتر حیوانات، مانند انسان، تشکیل گروه می‌دهند، و حتّی ممکن است در بین حیوانات، تشکیل اجتماع، وابستگیِ متقابل و تعاون و همکاری برای دستیابی به هدف‌های زیستیِ مشترک نیز دائمی و طولانی باشد؛ ولی در مورد انسان، علاقه‌ها و بستگی‌هایی که گروه‌های انسانی را به یکدیگر پیوند می‌دهند، غیر از وابستگی‌های حیوانات است. وجود همین تفاوت‌هاست که گروه‌های اجتماعی بشری را از گروه‌های حیوانی، جدا ساخته است.۲

شماری از ویژگی‌های زندگی در جوامع انسانی ـ که متمایز کنندهٔ آن از دیگر شیوه‌های زیست عمومیِ برخی جانواران است ـ، عبارت‌اند از:

۱. داشتن مجموعه‌هایی از نمادها و مفاهیم مشترک؛

1.. جامعه‌شناسی، گیدنز ص ۶۷ ـ ۷۰ . نیز، ر.ک: جامعه‌شناسی عمومی، ص ۳۳۰ ـ ۳۳۱.

2.. نظام‌گسیختگی و انحرافات اجتماعی، ص۶۷ ـ ۶۹.

  • نام منبع :
    درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»
    سایر پدیدآورندگان :
    حفیظ الله فولادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5336
صفحه از 128
پرینت  ارسال به