25
درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»

انسان و زندگی اجتماعی

ضرورت زیست اجتماعی برای انسان، مطلبی است که مورد اتّفاق بیشتر دانشمندان است. به طور کلّی، با سیر مختصری در عقاید اندیشمندان، روشن می‌شود که بیشتر آنان در اجتماعی بودن انسان، اتّفاق نظر دارند؛ گو این که گروهی این ویژگی را فطری و گروهی دیگر، آن را اکتسابی دانسته‌‌اند.۱ منشأ این نگرش نیز علاوه بر تجربهٔ‌ زیستی، می‌تواند نتیجهٔ‌ این امر باشد که اصولاً انسان بدون یاری دیگران نمی‌تواند نیاز‌‌های حیاتی زندگی انسانیِ خود را برآورد. لذا به صورت اجتماعی به سر می‌بَرَد تا ناتوانیِ خود را با توانی که زندگی اجتماعی به او می‌بخشد، جبران کند.۲ به بیان دیگر، اگر هم بتوان در موارد اندکی مشاهده کرد که افرادی توانسته‌اند به دور از جامعهٔ انسانی، نیازهای زیستیِ خود را برآورده سازند، با این حال، هرگز نخواهند توانست همانند یک انسان اجتماعی، زندگیِ راحتی داشته باشند و مقرّرات و قواعد رفتاری متناسب با شرایط زیست انسانی را برقرار سازند.

روشنیِ این مسئله، با مطالعهٔ‌ ویژگی‌های کودکان یا بزرگ‌سالانی که دور از اجتماعات انسانی بوده و در میان حیواناتْ رشد یافته‌اند، بهتر نمایان می‌شود. آنتونی گیدنز، نمونه‌هایی از موجودات انسانی را که در میان

1.. جامعه‌شناسی عمومی، ص۳۲۹ ـ ۳۳۶.

2.. زمینهٔ جامعه‌شناسی، ص ۲۲۵.


درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»
24
تعداد بازدید : 5520
صفحه از 128
پرینت  ارسال به