19
درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»

دیگران است؛ در حالی که امیرمؤمنان علیه السلام نیز نسبت به نقش هم‌نشین و تأثیر شگرف آن در نوع رفتار فرد، در موارد متعدّدی سخن گفته‌اند، و تأثیر هم‌نشین خوب و یا بد را در شکل‌دهی به رفتارهای انسان، مورد تأکید قرار داده‌اند؛ ولی از آن جا که فرد را صاحب اراده و اختیار می‌دانند، گوشزد می‌کنند که وی باید در کنش و واکنش‌های اجتماعی خویش بر نحوهٔ معاشرت‌ خود با افراد گوناگون، مواظبت کند و با گزینش هم‌نشینانی خوب و درستکار، رفتار خود را نیز نیکو سازد.

در کلام علی علیه السلام به ضرورت، دوری از افراد شرور و فاسد و عدم رابطه با آنان تأکید شده است که این، گویای اهمیّت اراده و اختیار و عدم تأثیر قطعی عوامل محیطی و اجتماعی است؛ مطلبی که با انطباق نظریهٔ ساترلند با آن و تکمیل آن از این طریق، استفاده از نظریهٔ پیش‌گفته را در اصلاح و هدایت کنش‌های افراد جامعه، با اهمیّت‌تر و مورد وثوق‌تر جلوه می‌دهد؛ چه، وقتی به عامل هم‌نشین در تغییر رفتار فرد اشاره کردیم و عامل اراده و اختیار را مورد غفلت قرار دادیم، در عمل، فردی را که احیاناً با فرد و یا افراد شرور و فاسد به معاشرت و دوستی پرداخته است، در یک جریان غیر قابل برگشت قرار داده‌ایم؛ ولی چنانچه وی را به این واقعیّت آگاه ساختیم که قادر است شیوهٔ معاشرت خویش را اصلاح نماید و از رفتار پیشینش با ارادهٔ خود دست بر دارد، در واقع، او را در مسیر هدایت قرار داده‌ایم و در صورت سرپیچی، بازخواست او نیز توجیه‌پذیر خواهد بود. این نوع تکمله‌ها بر نظریه‌های علمی، می‌تواند از عمده‌ترین اهداف در راستای اصلاح و مفید واقع شدن آنها به شمار رود.

اهمیت آرای اجتماعیِ ارائه شده در «نهج البلاغه»

امیرمؤمنان علی علیه السلام به عنوان فردی که در دوران حاکمیت حدود پنج‌سالهٔ


درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»
18

اخیر مطرح شده ـ و انسان به گونه‌ای، مقهور شرایط ژنتیکی، جسمی، روانی، محیطی و اجتماعی تصویر شده است، ما در این نوشتار، با توجّه به این پیش‌فرض دینی و عقلایی که انسان، موجودی صاحب اراده و اختیار و در نتیجه، مسئول اعمال خود است، در صدد بیان این نکته هستیم که: رفتارهای انسان و از جمله رفتارهای کجروانهٔ وی، در عین حال که متأثّر از مسائل محیطی و اجتماعی است، اراده و اختیار و انتخاب خود انسان نیز اساسی‌ترین رکن در انجام دادن رفتارهای اوست.

از این رو، به نظر می‌رسد، در این نگاه است که می‌توانیم نوعی مطالعهٔ جامع در خصوص انسان به دست دهیم و کاستی‌های موجود در نظریه‌های رایج را مرتفع سازیم. صرف نظر از این هدف، توجّه دادن محافل علمی به این نکته است که رجوع به منابع اصلی دینی و استخراج دیدگاه‌های معصومان علیهم السّلام از ضروری‌ترین، و در عین حال، واقع‌نماترین وظایف است؛ چه، با توجّه به این که امروزه در محافل علمی برای فهم و انتقال دیدگاه‌هایی که چه بسا دیگر کاملاً منسوخ شده‌اند، تلاش می‌شود، سزاوار است برای بهره‌برداری از نظریه‌های کسانی که بر تمام ابعاد وجودیِ انسانْ احاطه دارند و می‌توانند چاره‌ساز بسیاری از گرفتاری‌های فردی و اجتماعی باشند، تلاش دوچندانی صورت پذیرد. برای مثال، می‌توان به «نظریهٔ ساترلند» اشاره کرد که در زمینهٔ نقش و تأثیر هم‌نشین در به انحراف کشاندن فرد در جامعه، از جمله نظریه‌های رایج به شمار می‌رود و در بارهٔ آن بسیار بحث می‌شود و در فصل‌های بعد با تفصیل بیشتری نیز بدان پرداخته خواهد شد.

آنچه در این قبیل نظریه‌های علمی مطرح است، اذعان به تأثیر قطعی و حتمی پدیده‌ای همانند هم‌نشینی در تعیین نوع رفتار انسان است، به گونه‌ای که گویا فرد، مقهور و مجبور است و در نتیجه، رفتارش معلول ارتباط با

  • نام منبع :
    درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»
    سایر پدیدآورندگان :
    حفیظ الله فولادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5300
صفحه از 128
پرینت  ارسال به