میگردند، و این خود انسان است که با اراده و تصمیم خویش عمل میکند.
۳. با توجّه به نتیجهٔ یادشده، اغلب نظریههای علمی با رویکرد تبیین علل جسمانی، روانی و اجتماعی، به این تکملهٔ اساسی نیاز دارند که انسان نباید با لحاظ این گونه عوامل، خود را مقهور آنها بداند؛ بلکه باید با تقویت ارادهاش،خود را از اسیر شدن در دام عوامل یادشده برهاند و بر آنها چیره شود.
۴. نظریهٔ گزینشی در میان نظریههای علمی ارائه شده در مورد انحرافات اجتماعی، از منظر دینی، درستترین نظریه به حساب میآید؛ زیرا در آن بر عنصر اختیار و انتخاب، تکیه شده است، و در این معناست که مسؤلیتپذیری انسان و ضرورت پاسخگویی او به رفتارهایش مفهوم است؛ چیزی که در نظریههای دیگر کمتر میتوان سراغ گرفت.
پیشنهاد
با تأمل در مباحث نهجالبلاغه و نیز مراجعه به فرهنگهای موضوعی تدوین شده در خصوص آن، به دست میآید که این کتاب شریف، سرشار از مطالب ذیقیمت در بارهٔ مباحث اجتماعی است. از اینرو پیشنهاد میگردد، دستاندرکاران مراکزی که تولید علم دینی را وجههٔ همّت خویش دارند، با تصویب طرحهایی، اندیشههای اجتماعی امیر مؤمنان علی علیه السلام و دیگر معصومان علیهم السّلام را استخراج کنند و آنها را با زبان امروزی، در اختیار جویندگان اندیشههای نو و ناب قرار دهند. در همین راستا، روشنترین پیشنهاد، تصویب طرحی با عنوان «مبانی جامعه شناسی در منابع دینی»؛ است. چه، در کلام این پیشوایان دین مطالبی که در مباحث مبنایی و بنیادی جامعهشناسی مورد بحث قرار میگیرند، مطرح شدهاند.
در پایان، بیان این نکته، ضرور به نظر است که چنانچه در طرح مباحث، خطایی صورت گرفته و یا برداشت ناصوابی از کلام امیر مؤمنان علی علیه السلام