طرح موضوع تحقیق
در طول تاریخ زندگی اجتماعی انسانها، همواره افرادی بودهاند که به دلایل گوناگون، هنجارها، مقرّرات و قوانین اجتماعی را نادیده گرفته و بر خلاف مشی عمومی، رفتار کردهاند. از آن جا که اساس زندگی اجتماعی بر مبنای نظمی است که در سایهٔ آن بتوان به زندگی در کنار دیگر همنوعان ادامه داد، سرپیچی از نظم اجتماعی و هنجارهای پذیرفته شدهٔ عمومی، برای آحاد جامعه، هزینههایی را در پی دارد؛ زیرا افرادی حاضر هستند حتّی به قیمت زندگی دیگران، ملاکها و قوانینی را که جامعه معین ساخته است، پایمال کنند و جامعه را دچار اختلال و نابسامانی نمایند. بر این اساس، جهت مقابله با چنین وضعیتی، از دیر باز از سوی اندیشمندان، مطالعاتی صورت گرفته و نظریههای متفاوت و گاه متعارضی مطرح شده است. آنچه در این جا میتوان بدان اشاره کرد، این است که به اذعان خود نظریهپردازان، سخنی قطعی و جامع در این مورد بیان نشده است و هر کس به نوعی، بخشی از علل و عوامل پدیدآورندهٔ چنین رفتارهایی را بیان کرده است.۱
از این رو، بعید نیست که ریشهٔ اصلی این نقصان، در نحوهٔ نگاه آنان به حقیقت انسان و شناخت قابلیتها و تواناییهای او باشد. لذا به سراغ نهجالبلاغه و جستجو در کلام امیرمؤمنان علی علیه السلام میرویم تا ببینیم ایشان به عنوان تربیتیافته در دامان