کرد؛ چرا که حاکمان، نقش الگو را در زندگی مردم دارا هستند. لذا حاکمان باید نهایت دقت را در کنش و واکنشهای اجتماعی خویش به خرج دهند. پس یکی از عوامل انحرافات اجتماعی همین است که مردم از اجرای عدالت توسط حاکمان، مأیوس شوند، و وقتی دولتمردان را ببینند که به جای این که پناهگاه مردم باشند، به فکر ایجاد حاشیهٔ امن برای خود هستند، مردم نیز برای گرفتن حق و حقوق خویش و دفع ستم و استثمار حاکمان، ناچار میشوند از مجاریِ غیرقانونی، اقدام کنند، و این به معنای افتادن جامعه در مسیر هرج و مرج و پاشیدگی انتظام امور اجتماعی است.
تأکید امیر مؤمنان علیه السلام بر توجّه کارگزاران به انواع کنشهای اجتماعیشان تا بدان جاست که حتّی در نحوهٔ معاشرت و نیز کیفیت نگاه و سلام کردن به مردم، سفارش میکنند و آنان را به مواظبت در رفتارشان فرا میخوانند. الگو بودن حاکمان در بیان ذیل هویداست:
... وَ آسِ بَینَهُم فِی اللَّحظَةِ وَ النَّظرَةِ، وَ الاِشارَةِ وَ التَّحِیةِ، حَتّی لا یطمَعَ العُظَماءُ فی حَیفِکَ، وَ لا ییأسَ الضُّعَفاءُ مِن عَدلِکَ.۱
... و در نگاه و اشارهٔ چشم، و سلام کردن و اشاره کردن، با همگان یکسان باش؛ تا زورمندان در تبعیض بیدلیل تو طمع نورزند و ضعیفان از عدالت تو مأیوس نشوند.
همچنین ایشان، در نامهای که برای فرماندار آذربایجان مینویسند، یادآور میشود که این مسئولیت، امانتی در نزد توست که باید ضمن اطاعت از فرامین رهبر خود، نسبت به عامّهٔ مردم به گونهای عمل کنی که حقوق آنان رعایت شود و ستمی بر ایشان نرود:
وَإنَّ عَمَلَکَ لَیسَ لَکَ بِطُعمَةٍ وَ لکِنَّهُ فی عُنُقِکَ أمانَةٌ، وَأنتَ