505
حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر

حديث موقوف به مُسند ارتقا مي‏يابد؛۱ راويان ممدوح جايگزين راويان مجروح مي‏شوند (تدليس)؛۲ إسناد ممکن است به طور کامل دگرگون گردد (قلب)؛۳ هر نوع حديثي ـ چنانکه ديديم ـ مي‏تواند با سندي معتبر و شناخته شده آغاز شود؛ و سرانجام آنکه، خلق سند جديد نيز امري محتمل است.۴ دست آخر افراد بي‏تجربه ممکن است با اين بداقبالي مواجه شوند که سلسله راويان سند حديث از لحاظ تاريخي جهتي معکوس يافته باشد.۵
براي تصور جعل متن حديث نيز طبيعتاً محدوديتي وجود ندارد، امّا دانستن اين نکته هم بي‏اهمّيّت نيست که جعل از طريق ترکيب چند متن حديثي با يکديگر ظاهراً امري رايج بوده است.۶ در اين موارد، همچنين بسيار مهم است که آن عادت و عمل رايج، يعني داخل کردنِ مخفيانة اقوالِ برساخته به نوشته‏هاي عالمان خوش‏نام و سرشناس حديث را در ياد داشته باشيم ـ که چنانکه پيش‏تر گفته شد، از سوي زنادقه صورت مي‏گرفت.
به نظر من با توجه به مسائل طرح شده در اين مقاله، نکتة اساسي در اين عبارات موجز و نظام‏مند از مقدمة ابن‌جوزي در بررسي احاديث موضوع آن است که: در حال حاضر ترسيم مدلي کلّي و در نتيجه قابل انتقال از زمينة تاريخي وضع حديث ـ که از سنّت مستقل اسلامي آغاز شود ـ دست کم از حيث نظري امکان‏پذير شده است. اين مدل شامل مراحل زير است: ابتدا نقد إسناد، سپس توجه به واضعان، و در نهايت بررسي اسباب و شرايط وضع. در اين مدل، ضمن آنکه همانند حديث‏پژوهي اسلامي، تأکيد بر راويان و سلسله أسانيد همچنان مورد توجّه است، مسلماً تأکيد اصلي بر محتوا نيز صورت گرفته است.

1.. همان، ج ۱، ص ۴۲ ـ ۴۳.

2.. همان، ج ۱، ص ۴۳ ـ ۴۴.

3.. همان، ج ۱، ص ۳۶.

4.. همان، ج ۱، ص ۳۶ ـ ۴۳.


حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر
504

اطّلاعات مفصلي دربار? چگونگي پيدايش اين احاديث غريب عرضه کرده است: احاديث نبوي از منابع مختلف و با خاستگاه‏هاي متفاوت، با يکديگر ترکيب شده، در نتيجه حديثي جديد شکل مي‏گيرد و با إسنادي اصيل روايت مي‏شود. بنابراين غريب بودن اين احاديث به اين معناست که در آنها متني جديد و دست‏کاري شده با سندي قديمي ترکيب شده است.۱
در بيان هفتمين و آخرين گروه واضعان حديث، نگراني شخصي ابن‌جوزي را به گونه‏اي ويژه و آشکار مي‏توان دريافت. اين گروه، راويان قصه‏هاي عامه‏پسند يا همان قُصّاص‏اند.۲ در اينجا نيز ابن‌جوزي تجربه‏ها و يافته‏هاي (منفي) خودش را نقل مي‏کند؛ افزون بر اين، وي تأليفي جداگانه را به قُصّاص و کارهاي آنان اختصاص داده است.۳ وضع حديث اين گروه اساساً از روي تنبلي و خودخواهي بوده است. اينان مي‏دانستند که نقل احاديث فوق العاده مهيّج نبوي، جلب توجّه مخاطبان و در نتيجه تأثيرگذاري بر آنها و به ويژه هدايايي از سوي آنان را در پي خواهد داشت. حفظ احاديث جدّي براي آنان امري بسيار دشوار بود؛ بنابراين اين افراد از تمامي روش‏هاي مختلف براي جعل حديث استفاده مي‏کردند. با وجود اين، رويکرد آنان در بيشتر موارد چندان هم ساده و ابتدايي نبود؛ نظير قصه‏پرداز سائلي که چون يکي از عالمان حديث او را به جعل متهم ساخت، صريحاً اعتراف کرد: «من تنها يک إسناد مي‏شناختم و چون داستاني مي‏شنيدم، همان سند را به آن اضافه مي‏کردم».۴
اشارات آگاهي‏بخش که دربار? جنبة صرفاً عملي وضع حديث در تحليل ابن‌جوزي مي‏بينيم، صرفاً اتفاقي به نظر مي‏رسد. در اين ميان، از سخنان او اين نوع دست‏کاري‏ها در زمينة إسناد احاديث را مي‏آموزيم: گاه حديث مُرسل به مرفوع و

1.. همان، ج ۱، ص ۴۳.

2.. همان، ج ۱، ص ۴۴ ـ ۴۷. درباره قصاص به طور كلي، نگاه كنيد به: Tilman Nagel, Die Qi?a? al-anbiy?’. Ein Beitrage zur arabischen Literaturgeschichte (Bonn, ۱۹۶۷), esp. ۱۲۲ff.

3.. ابن‌جوزي، كتاب القُصّاص و المذكّرين، تصحيح و ترجمه مرلين ل، شوارتس، بيروت، ۱۹۷۱.

4.. ابن‌جوزي، موضوعات، ص ۴۷.

  • نام منبع :
    حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر
    سایر پدیدآورندگان :
    مرتضي كريمي نيا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4288
صفحه از 534
پرینت  ارسال به