435
حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر

دختر ـ نسخه‏هاي ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۶، ۱۸ و ۱۹؛ فقدان وارث ـ نسخه ۱۷) و دو ديگر را تفسيرهاي ضمني متفاوت (اهتمام مؤمنانه به امور مردم و اهمال [حقّ] خانواده ـ نسخه‏هاي ۱۰ د، ۱۱ ه، ۱۴، ۱۶ ب، ۱۷، ۱۸ و ۱۹؛ و عدم اطمينان سعد از اين‏که آيا در طول زندگي به اندازه کافي صدقه داده است يا نه ـ نسخه‏هاي ۱۰ ه، ۱۱ د، ۱۶ ج، ۱۷، ۱۸ و ۱۹).
در مواردي که دو مسئلة هجرت و وصيّت با هم تلفيق شده‏اند، دو جهت [تطوّر] را مي‏توان از هم بازشناخت. جهتي که اولويت را به مسئلة هجرت مي‏دهد (نسخه‏هاي ۱۰ و ۱۱)، و جهتي که محور اصلي‏اش مسئلة وصيّت است (نسخه‏هاي ۱۲ تا ۱۹).
شيو? تلفيق اين عناصر ناهمگون براي تنظيم واحدهايي پريشان و آشفته، نشان از آن دارد که اکثر راويان هرگز در ذهن خود به آميزه‏اي هماهنگ و منسجم از اين عناصر گوناگون دست نيازيده‏اند. چرا که در آن صورت، شاهد قالبي از يک واحد ادبي خوش‏ساخت (مطابق با ضوابط ادبيات شفاهي) بوديم. با در نظر گرفتن هر دو مؤلّفه صورت و محتوا، تنها ساختارهاي منسجم ادبي در نسخه ۱ (فقرات شرح حالي)، نسخه ۵ تا ۹ و نسخه‏هاي ۱۴ و ۱۵ (عبارات پرسش و پاسخ) يافت مي‏شود.
قطعاً راويان نسخه‏هاي ۹، ۱۴ و ۱۵ به هماهنگ‏سازي همة خاطرات در باب بيماري سعد اهتمام نداشته‏اند و از اين‏رو نسخه‏هايي نسبتاً مفصل و در عين حال منسجم از عبارت سادة پرسش از وصيّت نقل کرده‏اند (نسخه‏هاي ۵ تا ۸).
اما غرض از نسخه‏هاي ديگر آن بوده که هم مسئلة سربستة وصيّت روشن شود و هم پيوند آن با هر چه دربار? بيماري سعد نقل شده، آشکار گردد. توجه داريم که موضوع هجرت، مانند نسخه‏هاي قبلي، بدون طول و تفصيل فقط تکرار مي‏شود، زيرا پيشتر از اين‏ها فيصله يافته و ديگر دغدغه نبوده است و همچون نسخة ۱ صرفاً به نکته‏اي شرح حالي بدل شده است.
بدين ترتيب، الگوي اجمالي زمان‏بندي ذيل قابل تشخيص است.
نسخة ۱ قديمي‏ترين متن است.


حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر
434

خلاصه و نتيجه

در زير خلاصة نموداري از تطوّرات عرضي و طولي که به آنها پرداختيم، آمده است.
هنگامي که نسخه‏هاي ۵، ۶، ۷ و ۸ را بررسي و سپس نسخه‏هاي ۹ تا ۱۹ را مطالعه مي‏کنيم که با افزودن چندين انگيزة مختلف و دو عبارت مأخوذ از منابع ديگر (بندهاي ۱۸ ج و ۱۸ د) مي‏کوشند موقعيت‏هاي زماني ـ مکاني را به مسئلة وصيّت پيوند دهند، تبيين پيشنهادي شاخت دربار? پرسش وصيّت بسيار معقول به نظر مي‏رسد؛۱ اين‏که حکم عدم جواز وصيّت براي بيش از يک سوم دارايي، در جهت منافع مالي حکومت ساخته و پرداخته شده است. چه اگر فردي درگذشت و وارث قانوني نداشت، دارايي‏اش به حکومت مي‏رسيد، در نتيجه، با محدود کردن ميزان اموال موصي به، سهم حکومت فزونتر مي‏شد.
روشن است که يک پرسش و پاسخ خشک و خالي، مانند آن‏چه در نسخه‏هاي ۵ تا ۸ آمده، براي بسياري از راويان قانع‏کننده نبوده و تحوّل جالبي که رهگيري کرديم، از همين‏جا نشأت گرفته است.
سير اين تحوّل به اجمال از اين قرار است.
ماجرايي ساده دربار? بيماري سعد (نسخة ۱).
ماجراي سادة ديگري دربار? بيماري منتسب به سعد، امّا احتمالاً سعد بن عفراء (نسخة ۲، قس بندهاي ۱۰ ب و ۱۶ ه).
ماجراي عيادت از بيمار که چونان محملي براي تأکيد بر اهمّيّت کامل شدن هجرت از مکّه به کار گرفته شده است (نسخه‏هاي ۳ و ۴).
بازسازي عيادت از سعد به هنگام بيماري که به مثابة شرايطي براي طرح آموزه‏اي ديگر و احتمالاً متأخّر ـ يعني نهي از وصيّت بيش از يک سوم دارايي براي غير خويشان ـ استفاده شده است (نسخه‏هاي ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۴ و ۱۵).
چهار انگيزة مختلف و تصنّعي براي پرسش سعد دربار? وصيّت به دست داده شده که دو مورد را مي‏توان يکي دانست (ثروت فراوان ـ نسخه‏هاي ۱۱ و ۱۴؛ تک

1.. J. Schacht, op. cit., p. ۲۰۱.

  • نام منبع :
    حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر
    سایر پدیدآورندگان :
    مرتضي كريمي نيا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4385
صفحه از 534
پرینت  ارسال به