پيامبر: «تو عقب نميماني و هر عملي که براي رضاي خداوند انجام دهي، باعث تعالي درجه و مقام تو خواهد بود.»
«شايد که خداوند تو را چنان قرار دهد که باعث شود به برخي مردم سود رساني و به برخي ديگر ضرر.»
«خدايا، هجرت اصحاب مرا کامل کن و آنها را به جايي که از آن آمدهاند، بازمگردان.»
اما سعد بن خولة بداقبال بود. او گفت. «پيامبر از اينکه او در مکّه درگذشت، بسيار متأثر شد.»۱
۱۹. يحيي بن قزعة، ابراهيم، الزهري، عامر بن سعد بن مالک، پدرش.۲
اين متن آخر تقريباً تکرار کلمه به کلمة نسخة ۱۸ است، جز آنکه کمي مشوّش تنظيم شده است و تعليقات فراواني دربار? راويان بخشهايي خاص از آن دارد.
يک عنصر جديد و مهم در اين دو نسخه تعيين ماجرا در ايام حجةالوداع است. احتمالاً اين عنصر هنگامي وارد شده که دربار? وفات سعد بن خولة در آن ايّام اجماع شده بود.۳ اگر بيماري سعد بن أبيوقّاص سالها پيش از وفات ابنخولة رخ داده بود، سخن گفتن از دو سعد در کنار هم ناسازگار مينمود.
همه عناصري که در نسخههاي قبلي ديده ميشوند، در نسخههاي ۱۸ و ۱۹ هستند، جز دست کشيدن روحافزاي حضرت محمّد صلي الله عليه و آله و البته، تشخيص و درمان بيماري سعد، که جزئيّات اين نکته اخير در سير تحوّل اين حديث نقش نداشته است. ضمن آنکه عبارتي جديد (بند ۱۸ ه) دربار? عقب ماندن [از دوستان] به چشم ميخورد. اين عنصر به تصوير موجود چيزي نميافزايد. نسخههاي ۱۸ و ۱۹ ميکوشند هر چه دربار? بيماري سعد نقل شده، به هم پيوند دهند.
1.. مسلم، ج ۱۱، ص ۷۶ و جاهاي ديگر.
2.. بخاري، مناقب الأنصار، ص ۴۹ و جاهاي ديگر، با راويان متفاوت در طبقات مياني.
3.. ابنحجر، الإصابة، ج ۳، ص ۷۴ ـ ۸۵؛ ابنعبدالبرّ، ج ۲، ص ۵۸۶.