407
حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر

اين مسئله، همانگونه که از جانب سؤال کننده در اين حديث مطرح شده بود، در شکل عاميانه‏اش هم باقي مانده و در يکي از رباعيات عمر خيام اين گونه بيان شده است.
گويند بحشر گفت و گو خواهد بودآن يـار عـزيز تندخو خواهد بـود
خوش‌ باش که عاقبت نکو خواهد بود۱ از خيـر نکو به جز نکـويي نايـد
به هر حال دنياي فارسي قرن پنجم گرايش بيشتري به حفظ انديشه‏هاي مذهبي ماقبل از اسلام داشته است.
نکتة دوم دربار? عبارت عجيب و غريب «آکلة الخضر» است. از نظر سبک‏شناسي، اين تعبير بسيار متفاوتي در عربي است، چنان چه آن را تا حدّي شاعرانه بدانيم و در توصيف حيواني خاص به کارش بريم. در عرف ادبي گروه زبان‏هاي هندواروپايي نظير زبان‏هاي آريايي، يوناني و ژرمني، از صفات ترکيبي که کارکردي شبيه اسم دارند، بسيار استفاده مي‏شود تا مفعولي را که به اسمي اضافه شده است، با آن اسم توصيف کند. در زبان ايران باستان اين نوع ترکيب مشهور است. در فارسي هم صفات ترکيبي آنقدر فراوان است که ذکر مثال بي‏فايده خواهد بود. بنابراين «آکلة الخضر» به احتمال زياد ترجمة عبارتي نظير «سبزخوار» است. در اين صورت، شايد ناگهان فکر ساده‏اي مطرح شود که اين عبارت در بين ايرانيان يا عراقيان قابل فهم است، امّا قطعاً در فرهنگ عرب بياباني ـ که شتر الگوي مناسب‏تري براي مثل‏ها و تشبيه‏ها است ـ اين طور نيست. عجيب اينکه نوع حيوان را حتي يکي از شروح و تفاسير هم مشخص نکرده است (نگاه کنيد به بالا). همانطور که ديديم گونه‏هاي (ج، ه، د، ح) در بند ۹، اضافه کرده‏اند که «آکلة الخضر» پس از خوردن، نشخوار مي‏کند. اين مسئله در مورد شتر هم صادق است، گرچه بسيار بعيد است که شتر را، با آنکه علف‏خوار و نشخوارکننده است، آکلة الخضر بنامند.

1.. عمر خيام، رباعيات، (کلکته، ۱۲۵۲ ق / ۱۸۳۶ م)، شماره ۱۴۷؛ همان، ترجمه ادوارد هنري وين‌فيلد، چاپ دوم و بازنگري شده (لندن، ۱۸۹۳)، شماره ۱۹۳.


حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر
406

در بخش‏هاي متعدد ديگر از کتاب الانتصار مي‏توان اشاراتي به اين تئوري مانويت و دلايل ردش از سوي معتزله يافت.۱ همچنين در مباحثات قاسم بن ابراهيم عليه ابن‌مُقفَّع که گوئيدي منتشر ساخته، احتجاجي آمده است که اثبات مي‏کند نور همواره خير، و تاريکي هميشه شر ايجاد نمي‏کند.۲
در عباراتي که در بالا ذکر شد، اين مسئله عيناً به سبک روايت «آکلة الخضر» طرح نشده است. در اين جا ساختار بر اساس گفتار سادة عاميانه‏اي است که هنوز به سطح کلامي ارتقا پيدا نکرده است. مي‏توان دريافت که مسائلي از اين دست، خردگرايان مؤمن را به زحمت مي‏انداخته است، حتي اگر آنان هيچ گاه در شرايط انتزاعي تعقل پرورش نيافته بودند. دقيقاً به اين علت است که گفتار پيامبر صلي الله عليه و آله (خير نمي‏تواند جز خير به همراه داشته باشد) در پاسخ به سؤال مربوط به آن، به راحتي مي‏تواند با شرايط روحي ـ رواني پيرامونش در ارتباط باشد. اين امر مي‏تواند دليلي باشد بر اين که روايت مورد بحث ما در واقع بسيار قديمي است و در قديمي‏ترين دورة اسلام تاريخ‏گذاري مي‏شود. در اين روايت، هيچ نشانه‏اي از مجادله يا تبليغ به چشم نمي‏خورد؛ امّا اين امر نيز کاملاً محتمل است که در اين فضا، شنونده دريافتي مبهم از مانويت يا ـ به طور وسيع‏تر ـ انديشه‏هاي گنوسي۳ داشته است که خود ناشي از اين پرسش آزاردهنده بوده‏اند که شر چگونه به جهان وارد شده است. پيامبر صلي الله عليه و آله در اين روايت، در باب اين پرسش، نظريه‏اي بي‏تکلف ارائه کرده است؛ گو اينکه بعدها در کلام سنّتي آشکارا به آن توجهي نمي‏شود.

1.. همان، ص ۴۸ و ۵۰.

2.. Michelangelo Guidi, La Lotta tra L'Islam e il Manicheismo (Rome, ۱۹۲۷), ۷-۸.

3.. اين مکتب از لغت يوناني «گنوسيس» گرفته شده است که به معني معرفت است. اين آموزه‏اي است مبتني بر اين اعتقاد که انسان‏ها مي‏توانند از طريق معرفت به رستگاري نايل شوند. همچنين ادعا مي‏کند که تنها کساني سزاوار دريافت رستگاري هستند که به جستجوي معرفت برآيند و بنابراين خود را از قيود دنيوي آزاد کنند. عرفا به برتري جهان معنوي بر هر چيز ديگري در جهان عقيده دارند و آن را در نقطة مقابل دنياي مادّي قرار مي‏دهند، جهاني که آن را شر تلقي مي‏کنند. آنها حتي اظهار مي‏کنند که اين دو جهان به وسيله دو وجود متفاوت خلق شده است و آفرينش جهان معنوي مديون خداي حقيقي است. (مترجم)

  • نام منبع :
    حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر
    سایر پدیدآورندگان :
    مرتضي كريمي نيا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4365
صفحه از 534
پرینت  ارسال به