مطالعات حديثي گلدتسيهر اين نتيجه را به بار آورد که حديثپژوهان غربي، دست کم در برخورد با روايات فقهي نقادتر و محتاطتر شوند. امّا اين برداشت افراطي که حديث را به طور کلي صرفاً محصول تحولات متأخّر از عصر پيامبر صلي الله عليه و آله قلمداد ميکرد، به ويژه در ميان محقّقان علاقمند به تاريخ مذهبي صدر اسلام طرفداراني پيدا نکرد. برخي چون يوهان فوک حتي به صراحت شکاکيت گلدتسيهري را مردود شناختند. ترجمة يکي از مقالات فوک که حاوي ترديدهاي وي در اين باره است در اين کتاب (فصل۱)۱ گنجانده شده است. اين مقاله در عين حال تقرير مناسبي از رهيافت کمتر شکاکانه در برخورد با منابع اسلامي را به دست ميدهد.
تا ۶۰ سال پس از انتشار نوشتههاي تأثيرگذار گلدتسيهر، شکاکيت افراطي وي در حديثپژوهي مؤيّد تازهاي نيافت. در نيمة قرن بيستم، يوزف شاخت در آثار خود از اين نظريه جانبداري کرد که هيچ يک از مجموعه روايتهاي رسيده از پيامبر صلي الله عليه و آله و صحابه اصيل نيستند. وي در نخستين مقالة خود در اين باب (همين کتاب، فصل ۲) مينويسد: «ما بايد... اين تصورات بيدليل را کنار بگذاريم که اساساً هستهاي اصيل و موثّق از اخبار وجود داشته که به زمان پيامبر ميرسد.»۲ او در پژوهشهاي چالشبرانگيز خود، با عنوانِ مبادي فقه اسلامي که در شُرُف تأثيرگذاري عميق بر تمام آثار پس از خود بود، ادلة خويش را مشروحتر بيان کرد: «اولين مجموعة معتنابه از روايات فقهي منسوب به پيامبر صلي الله عليه و آله ، از اواسط قرن دوم هجري به اين سو و در مقابله با رواياتي ساخته شدند که اندکي پيشتر از صحابه و ديگر مراجع رسمي نقل و روايت ميشد»؛ «حجم فراواني از روايات موجود در نخستين جوامع حديثي و غير آنها تنها پس از عصر شافعي (يعني در قرن سوم
1.. Johann Fueck, "Die Rolle des Traditionalismus im Islam", Zeitschrift der Deutschen Morgenlandischen Gesellschaft ۹۳ (۱۹۳۹), ۱۹-۲۰, امّا بدون نام بردن از گلدتسيهر ,English translation: "The Role of Traditionalism in Islam", trans. Merlin L. Swartz in his Studies on Islam (New York, ۱۹۸۱), ۱۱۱-۱۱۲.
2.. Joseph Schacht, "A Revaluation of Islamic Traditions", Journal of the Royal Asiatic Society, ۱۹۴۹, ۱۴۶-۴۷.