27
حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر

مطالعات حديثي گلدتسيهر اين نتيجه را به بار آورد که حديث‏پژوهان غربي، دست کم در برخورد با روايات فقهي نقادتر و محتاط‏تر شوند. امّا اين برداشت افراطي که حديث را به طور کلي صرفاً محصول تحولات متأخّر از عصر پيامبر صلي الله عليه و آله قلمداد مي‏کرد، به ويژه در ميان محقّقان علاقمند به تاريخ مذهبي صدر اسلام طرفداراني پيدا نکرد. برخي چون يوهان فوک حتي به صراحت شکاکيت گلدتسيهري را مردود شناختند. ترجمة يکي از مقالات فوک که حاوي ترديدهاي وي در اين باره است در اين کتاب (فصل۱)۱ گنجانده شده است. اين مقاله در عين حال تقرير مناسبي از رهيافت کمتر شکاکانه در برخورد با منابع اسلامي را به دست مي‏دهد.
تا ۶۰ سال پس از انتشار نوشته‏هاي تأثيرگذار گلدتسيهر، شکاکيت افراطي وي در حديث‏پژوهي مؤيّد تازه‏اي نيافت. در نيمة قرن بيستم، يوزف شاخت در آثار خود از اين نظريه جانبداري کرد که هيچ يک از مجموعه روايت‏هاي رسيده از پيامبر صلي الله عليه و آله و صحابه اصيل نيستند. وي در نخستين مقالة خود در اين باب (همين کتاب، فصل ۲) مي‌نويسد: «ما بايد... اين تصورات بي‏دليل را کنار بگذاريم که اساساً هسته‏اي اصيل و موثّق از اخبار وجود داشته که به زمان پيامبر مي‏رسد.»۲ او در پژوهش‏هاي چالش‏برانگيز خود، با عنوانِ مبادي فقه اسلامي که در شُرُف تأثيرگذاري عميق بر تمام آثار پس از خود بود، ادلة خويش را مشروح‏تر بيان کرد: «اولين مجموعة معتنابه از روايات فقهي منسوب به پيامبر صلي الله عليه و آله ، از اواسط قرن دوم هجري به اين سو و در مقابله با رواياتي ساخته شدند که اندکي پيشتر از صحابه و ديگر مراجع رسمي نقل و روايت مي‏شد»؛ «حجم فراواني از روايات موجود در نخستين جوامع حديثي و غير آنها تنها پس از عصر شافعي (يعني در قرن سوم

1.. Johann Fueck, "Die Rolle des Traditionalismus im Islam", Zeitschrift der Deutschen Morgenlandischen Gesellschaft ۹۳ (۱۹۳۹), ۱۹-۲۰, امّا بدون نام بردن از گلدتسيهر ,English translation: "The Role of Traditionalism in Islam", trans. Merlin L. Swartz in his Studies on Islam (New York, ۱۹۸۱), ۱۱۱-۱۱۲.

2.. Joseph Schacht, "A Revaluation of Islamic Traditions", Journal of the Royal Asiatic Society, ۱۹۴۹, ۱۴۶-۴۷.


حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر
26

حساب، با آن تعداد نامعين، امّا قطعاً فراوان رواياتي که اثبات جعلي بودنشان به طور قطعي ممکن نيست، چه بايد کرد؟ آيا منطقي است که با تعميم نظرية خود، اين دسته از روايات را نيز مجعولاتي متأخّر از زمان پيامبر صلي الله عليه و آله به شمار آوريم؟ از آنجا که پيش‌فرض گلدتسيهر اين بود که منابع موجود حاوي روايات قديمي (اصيل) و متأخّر (جعلي)اند، استدلال وي به اين نتيجة نامعتبر از نظر تاريخي انجاميد که هر روايت قديمي را ضرورتاً بايست متأخّر به شمار آورد، آن هم صرفاً به اين دليل که بنا به روش وي، نمي‏شد اين روايات را اصيل و قديمي دانست.
از مطالعات گلدتسيهر مي‏توان نتيجه گرفت: ۱) مورخ در کار خود نبايد حديث را به عنوان منبع شناخت صدر اسلام (زمان پيامبر صلي الله عليه و آله و تقريباً کل قرن اول) به کار گيرد. ۲) در شناخت دوره‏هاي بعدي، تنها از معدود رواياتي مي‏توان به عنوان منبع استفاده کرد که امکان تأخر آنها وجود داشته باشد.۱ اين امر بدان معناست که مواد و منابع موجود براي شناخت تاريخ صدر اسلام به شدت کاهش مي‏يابد. بسياري از محقّقان، به ويژه آنها که ذهني تاريخي داشتند آمادة رفتن تا اين مرحله نبودند. در هر حال، گلدتسيهر خود نيز در شکاکيت خويش انسجام کامل نداشت. درست است که وي در توصيف حيات پيامبر، از احاديث استفاده نمي‏کرد،۲ امّا همو در پذيرش اخبار و روايات مربوط به صحابه و ديگر افراد تا دو سه نسل بعدي ترديد نمي‏کرد و آنها را از نظر تاريخي صحيح مي‏انگاشت.۳ مشکل اينجا بود که وي از يک سو دليل مي‏آورد در عصر پيامبر ممکن نيست اخبار صحيح را از روايات مجعول جدا کرد، امّا وقتي به دوره‏هاي متأخّر مي‏رسيد، هيچ گاه روشن نمي‏ساخت که بر اساس چه معيار تازه‏اي اين امر امکان‏پذير مي‏شود.

1.. نتيجتاً گلدتسيهر در کتاب Vorlesungen Uber den Islam از به کارگيري روايات سيره پرهيز و براي ارائة سيرة پيامبر تنها به قرآن بسنده مي‏کند (به جز در صفحات ۵ و ۳۶؛ ترجمة انگليسي، ص ۷ و ۳۲). شوالي که اين مشکل را دريافته بود، کوشيد روايات سيره را با اين ادعا حفظ کند که يافته‏هاي گلدتسيهر تنها بر روايات فقهي صدق مي‏کند (Schwally, "Quellen", ۱۴۴). با اين همه، وي هيچ دليلي بر اين مدعاي خود ارائه نمي‏کند.

2.. چنانکه در پانويس قبل ديديم وي در اين عقيدة خود منسجم و باثبات نبود.

3.. See, e.g., Muhammedanische Studien, II, ۱۷, ۱۹, ۲۰, ۲۹, ۳۱, and passim (=Muslim Studies, II, ۲۹, ۳۱, ۳۲, ۳۹, ۴۱, etc); idem, Vorlesungen, ۴۱ (Eng. Trans., ۳۸-۳۹).

  • نام منبع :
    حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر
    سایر پدیدآورندگان :
    مرتضي كريمي نيا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3230
صفحه از 534
پرینت  ارسال به