است. اين سخن قابليت آن دارد که به شکاکيّتي تمام عيار در باب حديث تفسير و تعبير شود. از سوي ديگر، شواهد ارائهشده از سوي گلدتسيهر مبني بر اينکه شماري از احاديث اصيل نيستند، بلکه بيشتر انعکاس دهندة تحولات بعدي در جامعة اسلامياند، لزوماً به اين استنتاج نميانجامد که اين حکم را بايد بر تمامي احاديث اسلامي صادق دانست.۱ افزون بر اين، اگر قضاوت قطعي در باب مجموعة اصيل احاديث ممکن نباشد،۲ در آن صورت رواياتي که محقّق ميتواند از آنها به عنوان منابع تاريخي استفاده کند، تنها منحصر به مواردي خواهد شد که بتوان ـ فيالمثل با نشان دادنِ اشتباهات تاريخيشان ۳ ـ اثبات کرد که مجعولاتي متأخّرند. امّا با اين
1.. تمايل گلدتسيهر براي استنتاج نتايج کلي از چند مثال جزيي نکاتي عبرتآموز دارد. از آن جمله، يکي اين عقيدة او در باب روايات صحاح ستّه است. با آنکه وي وجودِ اشتباهات تاريخي در حداکثر يک درصدِ اين روايات را اثبات ميکند، نتيجه ميگيرد: «چنانچه معياري علمي به کار گيريم، درمييابيم بخش بسيار ناچيزي از مطالب اين جوامع رسمي حديثي ـ و شايد هيچ ـ را ميتوان قاطعانه به همان دورة زماني منسوب دانست که اين روايات ادعا ميکنند» نگاه کنيد به:
Ignaz Goldziher, "Principles of Law in Islam", in The Historian’s Histiory of the World, New York, ۱۹۰۴, viii, ۳۰۲.
2.. در حاشيه به اين نکته بايد اشاره کنم که با توسل به رواياتي که وي بررسي کرده است، اين مدعا را هم نميتوان اثبات کرد.
3.مؤلّف در اين جا و چند جاي ديگر از مقالة خود به اصطلاحِ anachronism يا anachronistic اشاره ميکند. anachronism را مترجمان و فرهنگنگاران ايراني به «نابگاهي، نابهنگامي» (داريوش آشوري) و «نابهنجاري تاريخي، اشتباه تاريخي، واپسگرايي، چيزي ناسازگار با زمان يا خلاف روند تاريخ» (محمدرضا باطني) و «خطاي تاريخي؛ نابهنگامي و زمانپريشي» (عليمحمّد حقشناس) ترجمه کردهاند. برخي از مترجمان عرب نيز آن را به «المفارقة التاريخية، شىء يوضع أو يحدث في غير زمانه الصحيح» (منير البعلبکي) يا «المغالطة التاريخية» (هاشم صالح) برگرداندهاند. اين اصطلاح به ويژه در تاريخنگاري بدين معناي خاص به کار ميرود و مراد از آن توجه به رويدادها و منظومة فکري يک دوره از منظر باورها و ارزشهاي دوران ديگر است. نمونههاي فراواني براي اين پديده ميتوان يافت. عجالتاً مثالي مرتبط با بحث حاضر اين است که روايتي از پيامبر بيابيم که در آن به مفاهيم و نزاعهاي متأخّر اسلامي چون جبر و اختيار، قدريّه، يا حدوث و قدم قرآن اشاره شده باشد (مترجم).