21
حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر

آنها را همچون منبعي در مطالعات تاريخي‌ ـ انتقادي جديد به کار گرفت؟ چه روش‏هايي ما را قادر مي‏سازند احاديث صحيح را از روايات تحريف‌شده و مجعولات متأخّر بازشناسيم؟ درست است که اين پرسش‏ها به هم مرتبط‏اند، امّا به منظور ايضاح بيشتر، در اينجا به طور جداگانه به موضوعات مختلف خواهيم پرداخت.

۱ ـ ۲ ـ خاستگاه و ارزش تاريخي

تا چه اندازه مي‏توان حديث را به مثابة منبعي تاريخي به کار گرفت؟ نظر ميور معرّف ديدگاه متداول در ميان نخستين حديث‏پژوهان غربي است:
حديث را جز با احتياط فراوان و نقادي بسيار دقيق نمي‏توان پذيرفت؛... هيچ خبر مهمي را صرفاً نبايد به دليل وجود يک روايت، اثبات شده انگاشت مگر آنکه برخي از ديگر شواهد احتمالي، قياسي يا جانبي به نفع آن وجود داشته باشد...۱ [مورّخ] بايد در برابر جانبداري‏هاي گمراه کننده [در روايات] موضع سرسختانه‏اي اتخاذ کند... و هر آنچه نشاني از آن جانبداري‏ها دارد، رد کند. آنگاه در آنچه باقي مي‌ماند، مطالب فراوان و قابل اعتمادي براي سيره‏نگاري پيامبر خواهد يافت.۲
در اواخر قرن نوزدهم اين ديدگاه انتقادي و در عين حال خوش‏بينانه، راه را براي شکاکيتي بزرگ‏تر باز کرد. محقّقاني که عمدتاً به پژوهش در روايات فقهي مي‏پرداختند، وثاقت حديث را به گونة افراطي‏تري زير سؤال بردند و در نتيجه ديدگاه‏هاي جديدي در باب خاستگاه‏ها و سير تطور حديث مطرح شد.
گلدتسيهر نيز در پژوهش جامعي که در سال ۱۸۹۰ با عنوان «سير تطور حديث» (Ueber die Entwickelung des Hadhth) منتشر کرد، بر اين نکته صحّه مي‏گذاشت که نقل اخبار درباره پيامبر صلي الله عليه و آله در دوران حيات وي آغاز شده بود و صحابه بدنة اصلي

1.. Ibid, ۱xxvii.

2.. William Muir, The Life of Mahomet, revised ed. by T. Wier (Edinburgh, ۱۹۲۳), ۱xxv. لحن اين عبارت در چاپ اول تأکيد و قاطعيت کمتري دارد. ص lxxxvii.


حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر
20

زمينه به ديدة اعجاب مي‌نگريستند،۱ امّا جملگي اتفاق نظر داشتند که شيوة نقد حديث در ميان مسلمانان به قدر کافي سختگيرانه نبوده و تنها نتيجة آن پيدايش مجموعه‏هايي از احاديث با درجه‏هاي مختلف وثاقت [موثق، حسن و ضعيف] بوده است. اگر بنا به تصور رايج، پديدة جعل حديث به فاصلة کوتاهي پس از رحلت پيامبر آغاز شده باشد، ديگر شناخت روايات جعلي تنها از طريق بررسي اتصال اسانيد و وثاقت ناقلانشان ميسر نخواهد بود. به علاوه مصونيت گروهيِ صحابه از نقد و نيز خودداري محدّثان از بررسي‏هاي عقلاني ـ که محتواي احاديث را فارغ از باورهاي مذهبي تحليل کند ـ مانع از پيدايش روشي نتيجه‏بخش در نقد حديث گرديد.۲ نتيجتاً نخستين نسل از حديث‏پژوهان غربي شمار احاديث صحيح موجود در باصطلاح «جوامع صحيحه» را بسيار کمتر از علماي اسلامي برآورد مي‏کردند. از وايل، ميور و دوزي گرفته که حداکثر نيمي از احاديث را اصيل مي‏دانستند، تا فُن‌کرِمِر که تنها چند صد تا را واقعي مي‏شمرد.۳ از اين رو، اينان اظهار مي‏داشتند که وظيفة نقد حديث در دورة جديد آن است که اندک احاديث صحيح را از ميان هزاران مورد جعلي جدا کند،۴ امّا اغلب خودشان اين امر را پي نگرفتند و روشي براي دستيابي به اين هدف پيش ننهادند.۵
در اولين مطالعات غربي انتشار يافته ميان ۱۸۵۰ تا ۱۸۷۵، پرسش‏هاي اصلي که تحقيقات جديد تا روزگار حاضر را نيز به خود مشغول کرده، پرسش‏هاي قديمي از اين دست بودند: کي، چگونه و چرا اين نوع خاص از احاديث پديد آمد؟ چگونه انتقال يافتند؟ ميزان وثاقت آنها چه اندازه است؟ تا چه اندازه و از چه راهي مي‏توان

1.. Dozy, Islamisme, ۸۲; Muir, The Life of Mahomet, xlii-xlv.

2.. William Muir, The Life of Mahomet, xliv-lii; Dozy, Islamisme, ۸۱-۸۲.

3.. William Muir, The Life of Mahomet, xliii; Dozy, Islamisme, ۸۲; von Kremer, Geschichte der herrschenden Ideen, ۱۴۲.

4.. William Muir, The Life of Mahomet, lii; Dozy, Islamisme, ۸۲; von Kremer, Geschichte der herrschenden Ideen, ۱۳۶, ۱۴۲.

5.. تنها مورد استنثا، ويليام ميور است. وي به بحث از ملاک‏هايي پرداخته که مي‏تواند در نقد تاريخي حديث به کار آيد. نگاه کنيد به: William Muir, The Life of Mahomet, liii-۱xxxvii.

  • نام منبع :
    حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر
    سایر پدیدآورندگان :
    مرتضي كريمي نيا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3241
صفحه از 534
پرینت  ارسال به