157
حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر

(هاناشي) از اعقاب داوود، اين کتاب را تنظيم کرد و يکي از نوادگان هيلّل به نام يهودا کار ناتمام وي را به پايان رسانيد. اين نسخه داراي بسياري از بخش‏هاي ميشناي قديمي موسي به علاوه اضافاتي از نويسندگان بعدي بود. سپس تلمود به وجود آمد. عانانِ قرايي (Karaite) اظهار کرد که وي کتاب‏هاي معتبر فقهي يهود را با نسخه‏اي موثّق از ميشناي اصلي موسي مقابله کرده است؛ اين کتاب، کتاب قانونِ فرقة قراؤون بود.۱
واژه مَثنَاة که در احاديث به کار رفته بود و مترادف با ميشنا استعمال مي‏شد، خيلي زود کاربرد خود را از دست داد. پيشتر واژة «مثاني» (همراه با تعبير قرآني «السبع المثاني») از آن مشتق شده بود. ابن‌قيم الجوزية مطلب زير را از مجموعة حديثي حاکم نيشابوري (احتمالاً المستدرک علي الصحيحين) نقل مي‏کند. زبير بن باطاي يهودي مي‏گويد. «به تورات سوگند که من اوصاف او (پيامبر) را در توراتي که بر موسي وحي شده است خوانده‏ام. من آن را در مثاني (تقريباً مترادف با کتب ميشناي متأخّر) که خود تأليف کرده‏ام نخوانده‏ام».۲

1.. المقريزي، خطط (قاهره، ۱۲۷۰ ق)، ج ۲، ص ۴۷۵. Silvestre de Sacy, Chrestomathie arabe (Paris, ۱۸۲۶-۲۷), I, ۱۴۸ff.; II, ۱۶۷ff. من بسيار اميد مي‌برم که فرصت افزودن مطالبي در باب تازه‌ترين اطلاعات تلمودشناسي در نوشته‌هاي عربي را بيابم. در مصر امروز، برخي افراد علاقة خاصي به ترجمة تلفيقي از نوشته‌هاي رولينگ (Rohling) و ساير آثار اروپايي به زبان عربي نشان داده‌اند. مترجم (از زبان فرانسوي)، آقاي دکتر يوسف نصرالله اين موارد را در کتاب کوچکي با عنوان الکنز المرصود في قواعد التلمود (قاهره، دارالمعارف، ۱۸۹۹) گرد آورده است. يکي از حقوقدانان معاصر مصري به نام محمد حافظ صبري هم مجموعه‌اي مفصل با عنوان کتاب المقارنات والمقابلات (قاهره، ۱۹۰۲) منتشر ساخته است حاوي مقايسه‌اي تفصيلي و عميق ميان فقه کلاسيک اسلامي و حقوق جديد مصري از يک سو، با فقه و حقوق يهودي خاخامي (و از جمله با مراجعه به نُسَخ و تفاسير پساتلمودي).

2.. هداية الحياري من اليهود والنصاري، تحقيق النعساني الحلبي (قاهره، ۱۳۲۳ ق)، ج ۱۸، سطر ۴: «قد والتوراة قرأت صفاته في کتاب التوراة التي نزَّلت علي موسي ليس في المثاني التي أحدثنا». بر حسب اتفاق، متوجه شدم که يکي از منابع مؤلف اين کتاب در باب مطالب و اطلاعات عهدين، کتابي از ابن‌قتيبة بوده است (ص ۶۵، سطر ۱۰؛ ص ۷۶، سطر ۱۶). اين احتمالاً همان کتابي است که کارل بروکلمان در (Beitrage zur semitischen Sprachwissenschaƒt) ج ۳، ص ۴۶ به بعد، شماره‌هاي xxi-xxiii، بر اساس کتاب الوفاي ابن‌الجوزي، قطعاتي از آن را گردآوري کرده است [گلدتسيهر در اين‌جا اشتباه کرده، چه بروکلمان هيچ جا به چنين کتابي اشاره نکرده است (ويراستار)]. اين پرسش که منقولات فوق الذکر [در هداية الحياري] متعلق به کدام کتاب ابن‌قتيبه‌اند، با مراجعه به نقل قولي ابن‌قيم الجوزية در همان کتاب، ص ۹۶، سطر ۶، حل مي‌شود. درواقع منبع اطلاعات ابن‌قيم در اين باب، کتاب الإسلامِ ابن‌قتيبة بوده است. [نه اثري به نام کتاب الإسلام از ابن‌قتيبة در دست است و نه هيچ مأخذ و منبع ديگري به اين نام اشاره کرده است. عنوان فوق تنها تيتر يکي از فصول يکي از آثار ابن‌قتيبة مي‌تواند باشد. درباب استفاده و نقل‌قول‌هاي ابن‌قتيبة از عهدين، مقالة زير از ژرار لوکنت را ببينيد:] Gérard Lecomte, “Les citations de l’Ancien et du Nouveau Testament dans l’oeuvre d’Ibn Qutayba,” Arabica ۵ (۱۹۵۸), ۳۴-۴۶. (ويراستار)]


حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر
156

در نتيجة تماس با محافل يهودي، مي‏بينيم در قرن چهارم هجري ابن‌نديم در الفهرست خود واژه ميشنا را به کار برده است.۱ امّا وي اين عنوان را براي يکي از کتب رسمي عهد عتيق منسوب به موسي به کار برده، مي‏گويد: «يهوديان فقه و احکام و قوانين خود را از آن استخراج مي‏کردند؛ کتابي بزرگ است که به زبان‏هاي عبري و کلداني نگاشته شده است». در قرن ششم، يهودي مسلمان شده، سموئل بن يحيي المغربي (م ۵۵۸ ق) کتابي با عنوان إفحام اليهود حاوي اطّلاعاتي گسترده درباره کتب علماي يهود به رشته تحرير درآورد.۲ ظاهراً اين کتاب منبع و مأخذ کتب کلامي اسلامي براي اطّلاع از ميشنا و تلمود (يعني نگاشته‏هاي فقهي غير رسمي يهود) بوده است.۳
با اين همه، سردرگمي و حيرت نسبت به ماهيت ميشنا در دوره‏هاي بعد نيز از ميان نرفت. مَقريزيِ دانشمند (م ۸۴۵ ق) ميشناي اصلي را تفسيري بر تورات مي‏داند که موسي نگاشته و هر حکمراني يک نسخه از آن براي خويش داشته است.۴ بعد از نابودي اين نُسَخ، هيلّل و شمّاي کتاب ميشناي جديدي را در تيبرياس Tiberias جايگزين آن کردند که شامل احکام فقهي تورات در شش بخش بود. النوسي

1.. ابن‌نديم، کتاب الفهرست، چاپ گوستاو فلوگِل، (لايپزيگ، ۱۸۷۱ ـ ۱۸۷۲)، ج ۱، ص ۲۳، سطر ۲. در آن‏جا ابن‌نديم مي‏گويد اين مطلب را از يکي از دانايان يهود پرسيده است «سَئَلتُ رَجُلاً مِن أفَاضِلِهِم». واژه «ميشنا» از تصحيحي در حاشيه نسخه خطي به دست آمده، زيرا در متنِ نسخه، صورتي مخدوش از اين کلمه آمده است.

2.. متن را در اين کتاب مارتين شِراينِر مي‏توان يافت: Martin Schreiner, Monatsschrift für die Geschichte des Judenthums ۴۲ (۱۹۸۹), ۲۵۴.

3.. في‌المثل ابن‌قيم الجوزية در اثر جدلي خود که در ادامه از آن نام خواهيم برد، مي‏گويد علماي يهود براي ايشان (يعني يهوديان) دو کتاب تأليف کردند. يکي را ميشنا ناميده‏اند که حاوي ۸۰۰۰ ورق بود و ديگري تلمود، که برابر با نصف بار قاطر بود. «فُقَهَائُهُم صَنَّفُوا لَهُم (لِليَهُودِ) کتابَينِ أحَدهُما يُسَمي الميشنَا وَمَبلَغُ حَجمِهِ نَحوُ ثَمان مئة وَرقة وَالثَّاني يُسَمي التَلمِودِ وَمَبلَغُهُ قَرِيبٌ مِن نِصفِ حَملِ بَغلٍ.»

4.. نک. سفر تثنيه. باب ۱۷۷، آيه ۱۸. نيز مقالة من با عنوان «جدل‏هاي کلامي مسلمانان عليه أهل کتاب» در زير: “Ueber muhammedanische Polemik gegen Ahl al-kitâb”, ZDMG ۳۲ (۱۸۷۸), ۳۶۸.

  • نام منبع :
    حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر
    سایر پدیدآورندگان :
    مرتضي كريمي نيا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4390
صفحه از 534
پرینت  ارسال به