(هاناشي) از اعقاب داوود، اين کتاب را تنظيم کرد و يکي از نوادگان هيلّل به نام يهودا کار ناتمام وي را به پايان رسانيد. اين نسخه داراي بسياري از بخشهاي ميشناي قديمي موسي به علاوه اضافاتي از نويسندگان بعدي بود. سپس تلمود به وجود آمد. عانانِ قرايي (Karaite) اظهار کرد که وي کتابهاي معتبر فقهي يهود را با نسخهاي موثّق از ميشناي اصلي موسي مقابله کرده است؛ اين کتاب، کتاب قانونِ فرقة قراؤون بود.۱
واژه مَثنَاة که در احاديث به کار رفته بود و مترادف با ميشنا استعمال ميشد، خيلي زود کاربرد خود را از دست داد. پيشتر واژة «مثاني» (همراه با تعبير قرآني «السبع المثاني») از آن مشتق شده بود. ابنقيم الجوزية مطلب زير را از مجموعة حديثي حاکم نيشابوري (احتمالاً المستدرک علي الصحيحين) نقل ميکند. زبير بن باطاي يهودي ميگويد. «به تورات سوگند که من اوصاف او (پيامبر) را در توراتي که بر موسي وحي شده است خواندهام. من آن را در مثاني (تقريباً مترادف با کتب ميشناي متأخّر) که خود تأليف کردهام نخواندهام».۲
1.. المقريزي، خطط (قاهره، ۱۲۷۰ ق)، ج ۲، ص ۴۷۵.
Silvestre de Sacy, Chrestomathie arabe (Paris, ۱۸۲۶-۲۷), I, ۱۴۸ff.; II, ۱۶۷ff.
من بسيار اميد ميبرم که فرصت افزودن مطالبي در باب تازهترين اطلاعات تلمودشناسي در نوشتههاي عربي را بيابم. در مصر امروز، برخي افراد علاقة خاصي به ترجمة تلفيقي از نوشتههاي رولينگ (Rohling) و ساير آثار اروپايي به زبان عربي نشان دادهاند. مترجم (از زبان فرانسوي)، آقاي دکتر يوسف نصرالله اين موارد را در کتاب کوچکي با عنوان الکنز المرصود في قواعد التلمود (قاهره، دارالمعارف، ۱۸۹۹) گرد آورده است. يکي از حقوقدانان معاصر مصري به نام محمد حافظ صبري هم مجموعهاي مفصل با عنوان کتاب المقارنات والمقابلات (قاهره، ۱۹۰۲) منتشر ساخته است حاوي مقايسهاي تفصيلي و عميق ميان فقه کلاسيک اسلامي و حقوق جديد مصري از يک سو، با فقه و حقوق يهودي خاخامي (و از جمله با مراجعه به نُسَخ و تفاسير پساتلمودي).
2.. هداية الحياري من اليهود والنصاري، تحقيق النعساني الحلبي (قاهره، ۱۳۲۳ ق)، ج ۱۸، سطر ۴: «قد والتوراة قرأت صفاته في کتاب التوراة التي نزَّلت علي موسي ليس في المثاني التي أحدثنا». بر حسب اتفاق، متوجه شدم که يکي از منابع مؤلف اين کتاب در باب مطالب و اطلاعات عهدين، کتابي از ابنقتيبة بوده است (ص ۶۵، سطر ۱۰؛ ص ۷۶، سطر ۱۶). اين احتمالاً همان کتابي است که کارل بروکلمان در (Beitrage zur semitischen Sprachwissenschaƒt) ج ۳، ص ۴۶ به بعد، شمارههاي xxi-xxiii، بر اساس کتاب الوفاي ابنالجوزي، قطعاتي از آن را گردآوري کرده است [گلدتسيهر در اينجا اشتباه کرده، چه بروکلمان هيچ جا به چنين کتابي اشاره نکرده است (ويراستار)]. اين پرسش که منقولات فوق الذکر [در هداية الحياري] متعلق به کدام کتاب ابنقتيبهاند، با مراجعه به نقل قولي ابنقيم الجوزية در همان کتاب، ص ۹۶، سطر ۶، حل ميشود. درواقع منبع اطلاعات ابنقيم در اين باب، کتاب الإسلامِ ابنقتيبة بوده است.
[نه اثري به نام کتاب الإسلام از ابنقتيبة در دست است و نه هيچ مأخذ و منبع ديگري به اين نام اشاره کرده است. عنوان فوق تنها تيتر يکي از فصول يکي از آثار ابنقتيبة ميتواند باشد. درباب استفاده و نقلقولهاي ابنقتيبة از عهدين، مقالة زير از ژرار لوکنت را ببينيد:]
Gérard Lecomte, “Les citations de l’Ancien et du Nouveau Testament dans l’oeuvre d’Ibn Qutayba,” Arabica ۵ (۱۹۵۸), ۳۴-۴۶.
(ويراستار)]