155
حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر

مي‏تواند اشاره‏اي باشد به نوشته‏هاي فقهي غير قرآني مانند آنچه در احاديث مکتوب وجود داشت. امّا ابوعبيده اين برداشت را چنين نقل و رد کرده است. «اين چگونه ممکن است؟ چگونه ابن‌عُمَر از حديث نهي مي‏کند، حال آن که وي در ميان صحابه از راويان کثير النقل است؟»۱ او نهي مذکور در سخن عبد‌اللّه‏ بن عُمَر را به اخذ و پذيرش تعاليم يهود (الأخذُ عَن أهلِ الکتابِ) تفسير مي‏کند.۲ امّا به هر حال همگان پذيرفته‏اند۳ که مراد از مُثَنَّاة کتابي است جز کتاب خدا که أحبار يهود بعد از موسي تأليف و تدوين کردند (إنَّ أحبَارَ بَنِي إسرائيلَ بَعدَ مُوسي وَضَعُوا کتَاباً فِيمَا بَينَهُم عَلي مَا أرَادُوا مِن غَيرِ کتَابِ الله فَهُوَ المُثَنَّاةُ).۴ در قاموس اين نکته افزوده شده است که «آنان در اين کتاب هر چه مي‏خواستند مجاز يا ممنوع مي‏کردند».۵
تطبيق مَثناة بر مَثنيتا (يا همان ميشنا) خيلي زود در محافل اسلامي به فراموشي سپرده شد، زيرا محدّثان بعدي اين نحوه تعبير از حديث را به سبب لحن نامناسبش،
در مجموعه‏هاي رسمي حديث نقل نکردند. در علوم اسلامي، واژه «اشمات» (ishmath)۶ براي اشاره به مکتوبات فقهي يهود به کار رفت. اين واژه خيلي زود دچار سوء تعبير شد و دايرة معنايي آن گسترده شد تا آن جا که براي محافل خيالي به کار مي‏رفت.

1.. ابن‌منظور، لسان العرب، همان‏جا. «وَلَم يُرِدِ النَّهي عَن حَديثِ رَسُولِ الله وسنّته وَکيفَ يَنهي عَن ذلِک وَهُوَ مِن أکثر الصَّحَابَةِ حَدِيثاً عَنهُ».

2.. Cf. Muhammedanische Studien, II, ۱۳۷.

3.. جوهري ديدگاهي متفاوت دارد. او مَثناة را به اشعاري شبيه به دوبيتي‏هاي فارسي تفسير و تعبير مي‏کند. نقل است که رواج اين‏گونه اشعار يکي از علائم آخرالزمان است.

4.. ابن‌أثير، النهاية، همان‏جا. ابو‌عبيدة که خود متهم به يهودي‏زاده بودن است (Muhammedanische Studien, I, ۲۰۳)، اين تفسير را (ابن‌منظور، لسان العرب، همان‏جا) را از فردي عالم به کتاب‏هاي قديمي پرسيده است و از همو نقل مي‏کند «سَئَلتُ رَجُلاً مِن أهلِ العِلمِ بِالکتُبِ الأولي قَد عَرَفَهَا وقَرَأهَا».

5.. مرتضي زَبيدي، تاج العروس (بولاق، ۱۳۰۶ ـ ۱۳۰۷ ق)، ج ۹، ص ۶۱، پايين صفحه. «أحَلُّوا فِيهِ وَحَرَّمُوا ما شَاءُوا».

6.. Also shamatA; cf. Gustave Rothstein, “Der Kanon der biblischen Bücher bei den babylonischen Nestorianern im ۹./۱۰. Jhdt.” ,ZDMG ۵۸ (۱۹۰۴), ۶۶۰.


حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر
154

خداست، حال آن که از کتاب خدا نيست؛ آن‏ها مي‏گويند اين از جانب خداست، با آن که چنين نيست».۱ اکنون اين اتهام براي برحذر داشتن مسلمانان از خطر ضلالتي همانند گمراهي يهود بسيار صريح‏تر بيان مي‏شد.
زُهري نقل مي‏کند که عُمَر بن خطّاب درصدد بود «سنن» را بنگارد. مدت يک ماه از خداوند خواست راه صحيح را به او بنمايد (استَخارَ اللّه‏َ). روزي که به تصميم نهايي رسيد گفت: «من اقوامي را به ياد مي‏آورم که کتاب‏هايي نوشتند و با تکيه بر آن‏ها، از کتاب خدا روي گردانيدند».۲ حکايت زير گويا شرح و تفسيري بر روايت فوق است. وقتي عبد‌اللّه‏ بن العلاء از قاسم نوة ابوبکر درخواست مي‏کند احاديثي بر او املا کند، با اين پاسخ مواجه مي‏شود: «در زمان عُمَر بن خطّاب شمار احاديث (مکتوب) در حال افزايش بود. عُمر از مردم خواست اين احاديث را نزد او برند؛ چون چنين کردند، دستور داد آن نوشته‏ها را بسوزانند. سپس گفت: مُثَنَّاة کمُثَنّاةِ أهلِ الکِتَابِ؟ آيا شما واقعاً ميشنايي (واژة عربي شبيه واژه آرامي «مَثنِيتا») مانند ميشناي يهود مي‏خواهيد؟۳ بدين سان قاسم در آن روز مرا (:عبداللّه‏ بن العلاء) از نوشتن احاديث بازداشت».۴
روايتي از عبداللّه‏ بن عُمَر ضمن اشاره به علائم روز قيامت (که معمولاً اتفاقاتي ناگوارند)، يکي از آن‏ها را اين مي‏شمارد که «مردم در ميان خود به قرائت مَثنَاة مي‏پردازند و کسي نيست که اين سنّت را تغيير دهد (: مِن أشرَاطِ السَّاعَةِ أن يُقرَأ فِيمَا بَينَهُم بِالمُثَنَّاةِ۵ لَيسَ أحَد يُغَيِّرُهَا). چون از او مي‏پرسند که مُثَنّاة چيست، مي‏گويد: هر آنچه جز کتاب خدا نوشته شود (مَا استُکتِبَ مِن غَيرِ کِتابِ الله).»۶ اين سخن تنها

1.. سورة آل‌عمران، آية ۲۷.

2.. ابن‌سعد، ج ۳، جزء اول، ص ۲۰۶، سطر ۵.

3.. اين جمله را مي‏توان به شکل خبري هم خواند: «قطعاً اين ميشنايي است مانند...»

4.. ابن‌سعد، ج ۵، ص ۱۴۰، سطر ۳.

5.. در ابن‌منظور، لسان العرب (قاهره، ۱۳۰۰ ـ ۱۳۰۸)، ج ۱۸، ص ۴۲۹ چنين آمده است. «أن يقرَءَ فيهِم بِالمَثناة علي رُئُوسِ النّاسِ».

6.. ابن‌أثير، النهاية في غريب الحديث والآثار (قاهره، ۱۳۱۱ ق)، ج ۱، ص ۱۳۶، ذيل ماده «ث‏ن‏ى».

  • نام منبع :
    حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر
    سایر پدیدآورندگان :
    مرتضي كريمي نيا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4438
صفحه از 534
پرینت  ارسال به