145
حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر

است. بر همين اساس من اين پرسش را طرح کردم که آيا سنّت اسلامي خاستگاههايي فراتر از مناقشات مدرسي قرون دوم و سوم دارد؟
تفسير رشته‏اي بسيار مبهم و ذهني است. به سبب اختلاف‏نظرهاي ناشي از رويکردهاي متفاوت مفسران مسلمان نسبت به آيات کتاب مقدسشان، آشکار شد که امکان ريشه‏يابي بسياري از ديدگاههاي متفاوت که در انبوه روايات جمع شده بازتاب يافته، وجود دارد. رواياتي که بعدها در شکاف‏هاي گسترده ميان ديدگاههايي انعکاس يافتند که در تبيين بسياري از پرسش‏هاي ريز و درشت منجر به پيدايش مذاهب منطقه‏اي شدند.
بايد گفت که اين عکس نتايجي است که گلدتسيهر و شاخت بدان رسيدند. اگرچه شاخت حاضر بود بپذيرد سنّت اسلامي داراي «عنصري ذهني» ـ يعني عنصر انتزاعي و علمي محض ـ بوده است، ظاهراً بر آن بود تا نقش تفسير را در زايش احاديث و در نتيجه پيدايش ديدگاههاي مسلمانان ناديده انگارد.


حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر
144

گمان ما بر اين بود که پس‏زمينه‏هايي يافته‏ايم که مؤيد اين ديدگاه است که ارجاع‏هاي اصلي به عاشورا ـ که در هيچ جاي قرآن به آن اشاره نشده ـ از تفسير عبارت «الَّذِينَ مِنْ قَبْلِکُمْ» برخاسته است. اين موضوع هم وجود داشت که همراهي صيام سه روزه با ذکر عاشورا در حديث معاذ خود تفسيري بر آية روزه در سوره بقره است. بدين‏گونه، در اين روايت، اين دو نوع روزه همزمان در پيوندي ادبي و گسستي «تاريخي» با تفسير آية ۱۸۳ بقره: «يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا کتِبَ عَلَيکمُ الصِّيَامُ کمَا کتِبَ عَلَي الَّذِينَ مِن قَبلِکم» ديده مي‏شوند.
ظاهراً مضمون اين مطلب آن است که اين احاديث دست کم به دو مرحله در تاريخ تفسير اسلامي، اشاره دارند. اگر چنين باشد، در نتيجه حداقل يک نمونه وجود دارد که در آن بخشي از سنّت اسلامي از تلاش‏هاي مسلمانان براي نيل به فهم آيات قرآن پديد آمده است. در تفسير مرحله‏اي وجود داشته که مي‏توان آن را رويکرد «تجزيه‏اي» ناميد. يعني بيش از آنکه آيات ۱۸۳ تا ۱۸۷ سوره بقره به عنوان يک واحد نزول تلقي شوند که منحصراً به روزه رمضان مربوط مي‏شود، مجزا از يکديگر در نظر گرفته شده و تک تک عبارات نظير «الَّذِينَ مِنْ قَبْلِکُمْ»، «کمَا کُتِبَ» و «کمَا کُتِبَ عَلَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِکُمْ» هر يک مستقل از بقيه بررسي مي‏شدند، گويي لازم بود پژوهشگران از معناي کامل هر کدام بهره‏مند شوند.
اگر آن طور که ما احتمال مي‏دهيم، اين احاديث بيشتر تفسيري باشند تا «تاريخي»، آنگاه صرفاً تلاش‏هايي علمي‏اند که براي دست‏يابي به اطّلاعات کاربردي درباره «آيين» تاريخي و عملي، نمي‏توان به آنها تکيه کرد. حال مي‏توانيم از پرداختن به مسئلة «وثاقت» سنّت، به معناي ارتباط ادعايي تاريخي آن با شخص پيامبر صلي الله عليه و آله يا با هم‏عصرانش، يعني صحابه، يا تابعين صرف‏نظر کنيم.
نقطة عزيمت بحث‏هايي که تا اينجا مرور کرديم در وهلة نخست آياتي از قرآن و سپس شواهد و مدارکي بود که از دوران پيامبر و معاصرانش رسيده‏اند. مطمئناً شرکت‏کنندگان در بحث ما معاصر پيامبر صلي الله عليه و آله نبوده‏اند، اگر چه بي‏ترديد «مواد خامي» که خلاقيتشان را بر آنها اعمال کرده‏اند، از دوران صدر اسلام به آنها رسيده بوده

  • نام منبع :
    حديث اسلامي؛ خاستگاه‌ها و سير تطوّر
    سایر پدیدآورندگان :
    مرتضي كريمي نيا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4342
صفحه از 534
پرینت  ارسال به