زادگانم! چرا مىگِرييد؟ اميدوارم به زودى چشمتان از شادى روشن شود!».
گفتند: به خدا سوگند، بر خويش نمىگِرييم ؛ بلكه بر تو مىگِرييم كه در محاصره دشمنى و نمىتوانيم برايت كارى انجام دهيم.
امام عليهالسلام فرمود: «خدا، بهترين پاداش را به خاطر اين علاقه و همدردىتان به شما عطا فرمايد!».
سپس، هر دو در حالى كه چشم به امام عليهالسلام داشتند، به ايشان گفتند: اى پسر پيامبر خدا! درود بر تو باد!
امام عليهالسلام فرمود: «رحمت و درود الهى بر شما باد!».
آن گاه جنگيدند تا شهيد شدند.۱ سيف بن حارث، در شمار سعادتمندانى است كه در «زيارت رجبيه» به او سلام مىدهيم و مىگوييم: «السلام على سيف بن الحارث!».۲
۵. شيفته حسين
در ميان نامآشنايان كربلا، جوان بابصيرتى است كه همچنان گمنام مانده است. او فرزند شهيدى از شهداى كربلاست كه پس از شهادت پدر، مادرِ شجاعش او را صدا زد و گفت: پسركم! برخيز و در برابر ديدگانِ فرزند پيامبر خدا بجنگ تا شهيد شوى.
جوان، برخاست و راهى ميدان شد. وقتى امام عليهالسلام آن فرزند شهيد را ديد، به خاطر تسلاّى دلِ مادرش، او را از نبرد