71
تدوین مداخلات روان‌شناختی مراحل و شیوه تدوین

مثلاً در تحقیقی «افسردگی» متغیر وابسته است. اینکه «افسردگی» به کدام سطح از سطوح پنج‏گانه تغییرات مربوط می‏شود، بستگی به نظریه‏ای دارد که محقق درباره افسردگی به آن معتقد شده است. مثلاً ممکن است محقق بر اساس تبیینی که از نظریه مقبولش درباره افسردگی بدان معتقد شده، افسردگی را به سطح تعارض‏های درون‏فردی ناهشیار یا سطح شناخت‏های ناسازگارانه یا سطح نشانه/ موقعیتی مربوط بداند. «تعیین سطح تغییر» به عنوان هدف کلی و اولیه در طراحی مداخله محل توجه قرار می‏گیرد.

ب - اهداف عملیاتی‏سازی

همان‏گونه که بیان شد، سطح تغییر متغیر وابسته می‏تواند به عنوان «هدف کلی» درمانی متصور شود. یعنی تغییر در آن سطح از توانمندی یا مشکل، هدفی کلی است که محقق درمانگر به دنبال تحقق آن است و البته این هدف، کلی است و برای عملیاتی‏شدن نیازمند تبدیل‏شدن به اهداف تغییر دقیق‏تر، عینی‏تر و خُردتری است که قرار است در یک یا چند جلسه مداخله‏ای در طی طرح‏نمای مداخله‏ای دنبال شود. این اهداف خُردتر، همان «اهداف عملیاتی‏سازی» است.

برای مشخص‏کردن «اهداف عملیاتی‏سازی»، محقق، بر اساس سطح شناسایی‏شده از متغیر وابسته، مدل نظری متغیر مستقل برای ایجاد تغییر در متغیر وابسته را از طریق مشخص‏کردن اهداف خردتر و عملیاتی‏تر تغییر محل توجه قرار می‏دهد و بر اساس مدل نظری متغیر مستقل، مداخله‏های لازم را در قالب عرضه تکنیک‏ها تنظیم می‏کند.

مثلاً بعد از آنکه «سطح تغییر» در افسردگی، ناسازگاری‏های شناختی در نظر گرفته شد، مدل نظری خودنظم‏جویی به عنوان مدل نظری متغیر مستقلی که قرار است از آن برای ایجاد تغییر در سطح مد نظر از متغیر وابسته استفاده شود، محل توجه قرار می‏گیرد. در مدل نظری خودنظم‏جویی، مؤلفه‏هایی همچون شناخت


تدوین مداخلات روان‌شناختی مراحل و شیوه تدوین
70

همان‏گونه که بیان شد، گاه سطح مداخله، مشکلات در نظر گرفته نمی‏شود، بلکه سطح مداخله، یکی از پنج سطح قبلی است، با این تفاوت که در آنها به دنبال افزایش توانمندی‏های مراجعان برای ساختن زندگی رضایت‏بخش‏تری هستیم، که در این صورت توانمندی‏های لازم در هر کدام از آن پنج سطح به عنوان «سطح تغییرات» در نظر گرفته می‏شود و محتوای جلسات مداخله‏ای بر اساس آن تنظیم می‏گردد. مثلاً در سطح توانمندی‏های مربوط به سطح شناختی، موضوعاتی همچون معنا‏دهی به زندگی مد نظر قرار می‏گیرد.

اینکه سطح متغیر وابسته (که قرار است در طرح‏نمای مداخله‏ای به عنوان هدف کلی مداخله در نظر گرفته شود) از بین سطوح پنج‏گانه کدام است، می‏تواند بر اساس اتفاق نظری که در ادبیات پژوهشی بین متخصصان وجود دارد، انتخاب شود. اگر شواهد موجود در این باره کافی باشد و ابهام نداشته باشد، تعیین سطح اصلی مداخله به‏راحتی ممکن است و اگر این شواهد ناکافی یا مبهم باشد، و نتوان تعیین سطح کرد آنچه مناسب به نظر می‏رسد شروع کار از سطوح کم‏عمق‏تر به سطوح عمیق‏تر است. در بین این سطوح، سطح نشانه/ موقعیتی کم‏عمق‏ترین سطحی است که می‏تواند هدف مداخله قرار گیرد، چراکه تغییر در این سطح (که در حال حاضر در جریان است و آگاهی ما از آن بیشتر است)، سریع‏تر روی می‏دهد. هر چه در این سلسله سطوح به سمت پایین‏تر پیش برویم، عوامل تعیین‏کننده مشکل احتمالاً از آگاهی و زمان حال دورتر می‏شوند و لذا نیاز به مداخله عمیق‏تر و در نتیجه زمان طولانی‏تر برای رفع مشکل یا ارتقای توانمندی دارند. هر چه عوامل تعیین‏کننده مشکل از لحاظ تاریخی دورتر باشد در برابر تغییر مقاومت بیشتری صورت می‏گیرد۱ (نک.: همان، ۲۰۱۰).

1.. یک دلیل مقاومت بیشتر از آن‏رو است که انتساب‏های عمیق‏تر برای عزت نفس از انتساب‏های سطحی‏تر تهدیدکننده‏تر است.

  • نام منبع :
    تدوین مداخلات روان‌شناختی مراحل و شیوه تدوین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 2859
صفحه از 192
پرینت  ارسال به