157
تدوین مداخلات روان‌شناختی مراحل و شیوه تدوین

که درمانگر با هدف درمان به او می‏گوید گوش شنوایی دارد. در این صورت حتی اگر درمانگر صرفاً در مقابل مراجعی که دردمندانه از مشکلش می‏گوید سر تکان دهد تا او حرف‏هایش را کاملاً بزند، خود این نحوه تعامل، حال دردمند را مقداری بهتر می‏کند؛ چراکه همدلی خود در تسکین آلام مؤثر است. همچنین، مسائلی همچون امید به بهبود و انتظار درمان و... خود به خود مقداری حال مراجع را بهتر می‏کند. در نتیجه تغییر رخ می‏دهد اما آنچه محقق به دنبال آن است تغییری ورای این گونه تغییرها است. یعنی تغییری است که ورای این قبیل تغییرهای عمومی و سطح اولیه، بر اثر اجرای طرح‏نمای درمانی او به وجود آمده باشد. از آنجا که تغییری که در مرحله قبل به وجود آمده، احتمال دارد با برخی از این‏گونه بهبودها و تغییرات در هم ‏آمیخته باشد، لذا در این مرحله، محقق بر آن می‏شود که دقیقاً مشخص کند چه مقدار از تغییرات و بهبود وضع مراجع به سبب اجرای کاربندی او بوده است و این فعالیت، همان کارآزمایی کنترل‏شده تصادفی (RCT) نام دارد که با اجرای آن می‏توان به جای صرفاً گزارش کلی از تأثیرگذاربودن، به سازوکار تأثیرگذاری درمان جدید ساخته‏شده برای رفع مشکلی خاص پی برد (نک.: چمبلس و هالون، ۱۹۹۸).

برای محقق‏کردن این هدف می‏توان به یکی از تفاوت‏های مهم مرحله اول و دوم ساخت طرح‏نمای درمانی این‏گونه اشاره کرد که آن دو در نوع بررسی گروه کنترل با هم متفاوت‏اند. در هر دو مرحله، یعنی امکان‏سنجی و کارآمدی، یک گروه آزمایشی داریم که همان گروهی است که طرح‏نمای درمانی ما بر روی آنها اجرا می‏شود. همچنین، در هر دو مرحله یک (یا چند تا در مرحله کارآمدی)‏ گروه کنترل داریم؛ با این تفاوت که در مرحله اول (امکان‏سنجی)، گروه کنترل قرار می‏دهیم و هیچ نوع کاری (عرضه درمان یا پلاسیبو) در این گروه انجام نمی‏دهیم و لذا در واقع، صرفاً به گونه‏ای عمل کرده‏ایم که بتوانیم نشان دهیم آثار ایجادشده در


تدوین مداخلات روان‌شناختی مراحل و شیوه تدوین
156

بنابراین، گفته می‏شود اساس مطالعات کارآمدی، کارآزمایی کنترل‏شده تصادفی است. پژوهشگران از طریق این گونه کارآزمایی‏ها قادر می‏شوند روایی درونی طرح آزمایشی را به حداکثر برسانند که از همین‏رو، در این طرح‏ها، روایی بیرونی طرح‏نمای درمانی خود به خود به خطر می‏افتد و این یعنی امکان تعمیم‏پذیری نتایج به دلیل کنترل‏های دقیق کاهش می‏یابد.

بنابراین، آنچه در حقیقت در مرحله دوم به دنبال آن هستیم بررسی این موضوع است که آیا واقعاً آنچه در مرحله قبل ادعا کرده‏ایم (یعنی ممکن‏بودن چنین روش درمانی‏ای)، تحت شرایط کنترل‏شده از جهت متغیرهای ناخواسته و کنترل خطاهای نظامدار و تصادفی ممکن است یا خیر. در کارآمدی، بحثِ محقق، آماری است. یعنی از جهت آماری آیا درمانی که به کار برده است تفاوت معناداری بین گروه آزمایشی با گروه کنترل ایجاد کرده است یا خیر.

نقش‏های اصلی که «طرح‏نمای درمانی» در این مرحله ایفا می‏کند عبارت است از: تعیین‏کردن استانداردهایی برای آموزش و سرپرستی درمانگران، تعیین‏کردن عناصر اختصاصی این درمان در مقابل عناصر عمومی، فرق‏گذاری با رویکردهای مقایسه‏ای/ کنترل، فرق‏گذاری با سایر رویکردها در اختلال، و ارزیابی فرآیند درمان (کارول و رونساویل، ۲۰۰۸) که به صورت آزمون‏های آزمایشی درآمده‏اند یا به صورت طرح‏نمای درمانی‏ای هستند که در مطالعات پیشین، امیدبخش یا کارآمد بوده‏اند. همچنین، ممکن است مطالعات در این مرحله، به ارزیابی سازوکارهای عمل یا بخش‏های مؤثر درمان اختصاص داده شود (همان:؛ رونساویل و کارول، ۲۰۰۱).

ضرورت مرحله کارآمدی از آن‏رو است که تأثیر یا تأثیرات به‏دست‏آمده از طرح‏نمای درمانی اجراشده در مرحله قبل کاملاً قابل اعتماد نیست؛ چراکه در مرحله قبل، مراجعی به درمانگر مراجعه کرده است که درگیر مشکل است و روشن است که چنین مراجعی که خود برای درمان مراجعه کرده است، راجع به مطالبی

  • نام منبع :
    تدوین مداخلات روان‌شناختی مراحل و شیوه تدوین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 2061
صفحه از 192
پرینت  ارسال به