میتوانند منشأ تحريم باشند؟ در جهانبيني اسلامي راهي جز وحي براي شناخت حلال و حرام نيست۱ و تحريم جز با امر و نهي خدا صورت نگرفته و بر انسان حرام نمیشود؛۲ ازاينرو در فقه اسلامي، تحريم تنها از سوی شارع مجاز است و تحريم ديگران اعتبار شرعي ندارد؛ هرچند ممكن است دارای اعتبار عرفي يا شخصي باشد. دليل اثباتي حرام نيز باید مانند ادله تحریم قتل و زنا... به لحاظ اسنادي و دلالي، قطعي و فاقد هرگونه شبهه باشد.۳ در صورت احراز وجود چنين نصوص و ادلهاي در منابع اسلامي، حكم حرمت، قطعي بوده و منکِر حرام، کافر است.۴ در این باره باید افزود که گزارههاي شرعي بِيانگر حرام، بهطور معمول با نهی يا تهديد همراه هستند.
تحريم در متون ديني از دو راه صورت ميگيرد: «نصوص وحياني» و «اسباب شرعي»؛ مراد از نصوص وحياني، همان گزارههاي شرعي هستند كه منابع اصلي دين و شريعت را تشكيل میدهند؛ این گزارهها یا از سوي خداوند نازل شدهاند، همانند آيات قرآن و کتابهای آسماني و يا دارای اعتباري وحياني هستند؛ همچون سنن انبيا كه به تاييد وحي رسيدهاند. مقصود از اسباب شرعي نيز عواملي هستند كه مكلفان با اجازه شارع و در چارچوب شرع، عملي را به طور موقت و یا در شرايطي تا ابد بر خود حرام ميسازند.
قرآن كريم حاوي هر دو گونه از انواع تحريم بوده و آيات متعددي از قرآن به بيان محرمات پرداختهاند؛ تحريم با اسباب نيز، همانند تحريم به