199
آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین

و دیگرانی از ایشان، خذلان را به معنی عقاب بر گناهان شمرده‌اند.۱ در این رویکرد نیز معنای محصلی برای توفیق و خذلان باقی نمی‌ماند و در حقیقت با تأویل این واژگان به مفاهیم دیگر، صورت مسئله تغییر یافته است.

اما در ‌اندیشه امامیه، توفیق همان یاری و مدد الهی است که برای تسهیل عبادت و طاعت حق تعالی به عبد می‌رسد و او را در مسیر تقرب به خدا یاری می‌کند. توفیق، فعل خداست و در تحقق طاعت و بندگی نیز مؤثر است و نقش دارد. اما این توفیق، تنها تسهیل‌کننده است و طاعت بر پایه قدرت و اراده فرد واقع می‌شود؛ بنابراین، با وجود توفیق، همچنان فعل به عبد منسوب است و به خدا نسبت داده نمی‌شود.

خذلان نیز نقطه مقابل توفیق و به معنای سلب توفیق، ترک یاری و واگذاشتن عبد به خویش است. در این حالت خداوند فرد را به حال خود وا می‌گذارد و میان او و شیاطین مانعی ایجاد نمی‌کند؛ در این صورت مسیر بنده به سوی گناه و نافرمانی باز می‌شود و راه معصیت بر او هموار و آسان خواهد شد، اما همچنان قدرت و اراده در فرد باقی است و اگر گناه کرد به اختیار و اراده خودش گناه کرده است. امام صادق علیه السلام توفیق و خذلان را چنین تعریف فرمودند:

۰.هر گاه بنده آنچه را كه خداى عزوجل او را به آن امر فرموده از طاعت به جا آورد، كردارش با امر خداى عزوجل موافق باشد، بنده به آن موفق ناميده شود؛ و چون بنده اراده كند كه در چيزى از معصيت‌هاى خدا داخل شود و خداى تبارک و تعالى در ميانه او و آن معصيت مانع شود و بنده آن معصيت را ترک كند، ترک معصیت به توفيق خداى تعالى باشد و هر زمان كه ميان او و آن معصيت مانع نشود تا آنكه آن را مرتكب شود، به

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۲۶۴.


آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
198

تنها در نظام أمر بین أمرین معنای قابل قبولی می‌یابد. در قرآن کریم توفیق و خذلان به عنوان فعل خداوند و به او نسبت داده شده است. در سوره هود از زبان حضرت شعیب نقل شده که فرمود: (وَ ما تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللّه)؛۱ چنانکه نصرت و در مقابل آن خذلان نیز از سوی خدا برای بندگان پدید می‌آید: (إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللّه فَلا غالِبَ لَكُمْ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ).۲ اما در تبیین ماهیت توفیق و خذلان و نسبت آن با فعل انسان، متناسب با دیدگاه متکلمان در موضوع فاعلیت، تبیین‌های مختلفی مطرح شده است.

از آنجا که در نظریه‌های جبرگرا و اصحاب حدیث، همه افعال مخلوق خداوند هستند، توفیق و خذلان نیز همان فعل خدا و مخلوق الهی معرفی می‌شود و بسته به اینکه برای فردی خیر یا شر و عقوبتی به همراه داشته باشد، توفیق یا خذلان نامیده شده است. مثلاً توفیق ایمان، همان خلق ایمان در قلب فرد مؤمن خواهد بود۳ و یا به تعبیر برخی، خلق قدرت بر طاعت، توفیق و خلق قدرت بر معصیت، خذلان نامیده می‌شود. در این تفسیرتوفیق و خذلان فعل خداست، اما انسان در برابر این فعل الهی، تسلیم و مجبور به تبعیت است. این تفسیر، تأکیدی بر نظریه جبر است که فاعلیت حقیقی انسان را انکار می‌کند.

اما معتزله، توفیق و خذلان را به ‌گونه‌ای تفسیر کردند که ارتباطی با فعل انسان پیدا نمی‌کند. برخی از ایشان، توفیق را به معنای ثواب بر فعل دانسته‌اند، برخی نیز توفیق را لطفی از سوی خداوند دانسته‌اند که البته سبب طاعت نمی‌شود، چنانچه خذلان را گاه به معنی ترک الطافی شمرده‌اند که خداوند در حق مؤمنان ایجاد می‌کند. گروهی نیز خذلان را به معنی نام‌گذاری کافران با عنوان مخذول دانسته‌اند

1.. سورۀ هود، آیۀ ۸۸.

2.. سورۀ آل‌عمران، آیۀ ۱۶۰.

3.. ابن فورک، مجرد مقالات الشیخ ابی الحسن الاشعری، ص۱۲۳.

  • نام منبع :
    آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 4487
صفحه از 230
پرینت  ارسال به