الهی است که در قرآن ۸۹ بار به خداوند نسبت داده شده است. عزّ و عزّت در لغت«قوّت، شدّت و غلبه» است۱ و عزیز به معنای کسی است که همیشه غالب است و مغلوب نمیشود.۲
شیخ صدوق اسم «العزیز» را چنین معنا کرده است:
۰.معنای «العزیز» این است که چیزی او را به عجز در نمیآورد و هر چه اراده نماید غیر ممکن نیست، پس اوست که بر همه اشیا غالب و قاهر است و هرگز مغلوب نمیشود. در مثال گفته میشود «من عزّ بزّ» یعنی هر کس غالب شد سلب میکند و قول خدای عزوجل که فرمود (و عزّنی فی الخطاب) بدین معناست که در پاسخ سخن بر من غالب شد. معنای دوم عزیز هم پادشاه است، به پادشاه عزیز گفته میشود چنانچه برادران یوسف به او خطاب کردند «یا أیها العزیز».۳
بنابراین، از آنجا که خداوند قاهر و غالب است و چیزی مانع اراده او نمیشود، وقوع فعلی که مخالف اراده او باشد، به معنای مغلوب شدن خداوند خواهد بود و با عزّت او سازگاری ندارد، از اینرو چنین فعلی ممتنع است. در روایات اهل بیت علیهم السلام آمده است که خدا عزیزتر از آن است که در ملک و سلطنت او امری واقع شود که اراده نکرده و یا چیزی را که اراده کرده، واقع نشود.۴ یا در تعبیر دیگری نقل شده که فرمود: «خدا عزیزتر از آن است که امر را به بندگان واگذار نماید؛۵ و لازمه تفویض و واگذاری فعل به بندگان این است که فعل بدون اراده خدا واقع شود». اگر افعال