169
آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین

الهی است که در قرآن ۸۹ بار به خداوند نسبت داده شده است. عزّ و عزّت در لغت«قوّت، شدّت و غلبه» است۱ و عزیز به معنای کسی است که همیشه غالب است و مغلوب نمی‌شود.۲

شیخ صدوق اسم «العزیز» را چنین معنا کرده است:

۰.معنای «العزیز» این است که چیزی او را به عجز در نمی‌آورد و هر چه اراده نماید غیر ممکن نیست، پس اوست که بر همه اشیا غالب و قاهر است و هرگز مغلوب نمی‌شود. در مثال گفته می‌شود «من عزّ بزّ» یعنی هر کس غالب شد سلب می‌کند و قول خدای عزوجل که فرمود (و عزّنی فی الخطاب) بدین معناست که در پاسخ سخن بر من غالب شد. معنای دوم عزیز هم پادشاه است، به پادشاه عزیز گفته می‌شود چنانچه برادران یوسف به او خطاب کردند «یا أیها العزیز».۳

بنابراین، از آنجا که خداوند قاهر و غالب است و چیزی مانع اراده او نمی‌شود، وقوع فعلی که مخالف اراده او باشد، به معنای مغلوب شدن خداوند خواهد بود و با عزّت او سازگاری ندارد، از این‌رو چنین فعلی ممتنع است. در روایات اهل بیت علیهم السلام آمده است که خدا عزیزتر از آن است که در ملک و سلطنت او امری واقع شود که اراده نکرده و یا چیزی را که اراده کرده، واقع نشود.۴ یا در تعبیر دیگری نقل شده که فرمود: «خدا عزیزتر از آن است که امر را به بندگان واگذار نماید؛۵ و لازمه تفویض و واگذاری فعل به بندگان این است که فعل بدون ‌اراده خدا واقع شود». اگر افعال

1.. ابن حجر، لسان المیزان، ج۵، ص۳۷۴؛ زبیدی، تاج العروس، ج۸، ص۱۰۰.

2.. طریحی، مجمع البحرین، ج۴، ص۲۶.

3.. شیخ صدوق، التوحید، ص۲۰۶.

4.. همان، ص۳۶۰.

5.. همان، ص۳۶۲.


آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
168

هم در نظریه‌های کلامی مطرح از سوی متکلمان نخستین.۱ گزارش اشعری از دیدگاه‌های مختلف امامیه در مسئله اراده الهی، نشان می‌دهد همه ایشان با وجود اختلاف در نحوه تبیین ‌اراده خدا، در اینکه اراده، حادث و صفت فعل است، اتفاق نظر دارند. اختلاف نظریه‌پردازان امامی در این بود که این اراده حادث، چه نسبتی با مراد و چه نسبتی با ذات دارد و چگونه می‌توان آن را تبیین کرد. البته در این مسئله نظریه‌پردازانی چون هشام بن حکم و هشام بن سالم و شاگردان ایشان نه تنها با حادث شمردن اراده، از اصحاب حدیث فاصله می‌گرفتند، بلکه در تبیین این اراده حادث با معتزلیان نیز تفاوت‌های مهمی داشتند که در جای خود قابل بررسی است.

اختلاف امامیه با دو گروه رقیب، در گستره ‌اراده خداوند نیز به شکل دیگری بروز داشت؛ در این مسئله امامیه با معتزلیان مخالف بوده و در کنار اصحاب حدیث قرار می‌گرفتند. در ‌اندیشه شیعیان امامی، اراده خدا عام و مطلق است و شامل افعال انسان‌ها نیز خواهد بود. این مسئله در قاعده‌ای کلی بیان شده است که در این عالم چیزی واقع نمی‌شود، مگر به مشیت و اراده الهی.۲

پیش‌تر به روایات منقول از بزرگان امامیه و آیاتی از قرآن که بر عمومیت و شمول اراده الهی دلالت داشت اشاره شد؛ - این اندیشه را می‌توان به بسیاری از اصحاب نخستین امامیه نسبت داد. - خیر و شر در این تفسیر همه به مشیت و اراده الهی است «مَن زَعَمَ أنَّ الخَیر و الشَّر بغَیر مَشیَّةِ اللّه فَقَد أَخرَجَ اللّه مِن سُلطانِه»؛۳ در حقیقت منظومه فکری امامیه، عمومیت اراده الهی را لازمه اعتقاد به صفات دیگر الهی می‌دانست. در روایات امامیه در کنار اراده، به صفت عزت و سلطنت و ارتباط آن با مسئله فاعلیت انسان نیز اشاره شده است. عزیز از اسماء

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۱-۴۲.

2.. کلینی، الکافی، ج۱، باب فی أنه لا یکون شیء فی السموات و الارض إلا بسبعة.

3.. همان، باب الجبر و القدر، ص۱۵۸، ح۶.

  • نام منبع :
    آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 2918
صفحه از 230
پرینت  ارسال به