را تأیید میکند که زراره از نظریه استطاعت قبلالفعل دفاع میکرد و البته نشان میدهد که خاندان زراره نیز در این رأی با وی همراه بودهاند. اگرچه این باور در ظاهر با اعتقاد برخی معتزلیان همسو بود،۱ اما شواهد نشان میدهد دیدگاه زراره در تبیین فاعلیت با ایشان اختلاف داشته و به تفویض منجر نمیشود.
این که چرا زراره و همفکرانش استطاعت را پیش از فعل میدانستهاند، با بررسی روایات و گزارشهایی که از وی باقی مانده است، ممکن مینماید. به نظر میرسد نقطه تأکید زراره و همراهان او در استطاعت قبل از فعل، مفهوم استطاعت فقهی بوده است. شاید در نگاه زراره - به عنوان یک فقیه بزرگ - همانگونه که در تکلیف شرعی، وجود استطاعت پیش از تکلیف شرط است، از بُعد کلامی نیز فرد بدون استطاعت پیشین، توان اراده و فاعلیت را نخواهد داشت و قول به همراهی و همزمانی استطاعت با فعل، مساوق با جبر دانسته میشود. چرا که اگر تمام ابزار و مقدمات فعل در دست انسان نباشد، در مواردی تکلیفِ غیرمقدور پیش خواهد آمد و روشن است چنین کاری از ناحیه خداوند، قبیح و محال خواهد بود. سؤال زراره از امام صادق علیه السلام در خصوص آیه حج، گواه خوبی بر این دریافت است.۲
به اعتقاد زراره، زمانی حکمِ به وجوب حج صحیح است که انسان مستطیع باشد و اگر تمام ارکان استطاعت، قبل از فعل موجود نباشد، حکمِ وجوب، فعلی نشده و انجام فعل ممکن نخواهد بود.
نکته دیگری که در نظریه این گروه، برجسته است، تعریف استطاعت به تندرستی و سلامت است. گویی زراره و همفکران او از میان تمام ارکانی که