131
آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین

دوم و سوم، دست‌کم وجود بخشی از استطاعت را پیش از فعل و حتی پیش از توجه امر و نهی و تکلیف به سوی مکلفان لازم می‌دانستند. از نظر این متکلمان، نه تنها استطاعت پیش از فعل وجود دارد، بلکه منشأ فعل و حرکت نیز همین استطاعت است. این گزارش‌ها به همراه آنچه در جوامع روایی آمده است و از سوی جریان محدثان نقل و منتشر می‌شده، از این حقیقت پرده برمی‌دارد که بر خلاف جبرگرایان - که استطاعت را بی‌تأثیر در پدیدآمدن فعل می‌دانستند - استطاعت نقشی مهم و تعیین‌کننده در ‌اندیشه امامیه، دارد و فاعلیت انسان بر آن محور استوار می‌شود. حاصل آن‌که اندیشه امامیه در بنیان فکری خویش، با جبرگرایی سازگار نبوده و با دیدگاه اصحاب حدیث و جبهه جبرگرایی فاصله فراوانی داشته است.

البته متکلمان نظریه‌پرداز کوفه در تبیین نظریه استطاعت و ارتباط آن با نظریه أمر بین أمرین، دیدگاه‌هایی متفاوت و اختلافاتی درونی با یکدیگر داشته‌اند. البته ممکن است بخشی از این اختلاف‌ها ریشه در بیان‌های متفاوت روایی و البته فهم‌های گوناگون از این روایات داشته باشد. گفتیم که بنا بر گزارش اشعری، حداقل دو نظریه کانونی در مسئله استطاعت، میان امامیه مطرح بود که یکی با محوریت زراره و دیگری با محوریت هشام بن حکم شناخته می‌شود. در ادامه به بررسی این دو نظریه و تطبیق و اعتبارسنجی این گزارش‌ها با گزارش‌های روایی و منابع شیعی خواهیم پراخت.

نظریه زرارة‌ بن أعین

بر اساس گزارش اشعری، زراره و هم‌فکرانش معتقد بودند انسان قبل از فعل، استطاعت دارد - و استطاعت همان صحت و سلامت است - بنابراین هر فردی که صحیح‌الجسم است، استطاعت دارد.۱ بررسی روایات منقول از زراره نیز این دیدگاه

1.. «و الفرقة الثانیة منهم زرارة بن أعین و عبید بن زرارة و محمد بن حکیم و عبد اللّه بن بکیر و هشام بن سالم الجوالیقی و حمید بن رباح و شیطان الطاق یزعمون ان الاستطاعة قبل‌الفعل و هی الصحة و بها یستطیع المستطیع فکل صحیح مستطیع»(اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۳).


آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
130

نوبختی کتاب فی الاستطاعة علی مذهب هشام۱ را به نگارش درآورد.

همان‌گونه ‌که از عناوین کتاب‌ها پیداست، همت اصلی متکلمان کوفه بر نفی جبر و تأکید بر فاعلیت حقیقی انسان بوده است. از همین‌رو در تبیین و تولید نظریه‌های کلامی در موضوع استطاعت، به معنایی از استطاعت توجه داشتند که در پدید آمدن فعل مؤثر بوده و فاعلیت حقیقی انسان را تضمین کند.

اگرچه امروزه این آثار در دسترس نیست و اطلاع روشنی از درون‌مایه این کتاب‌ها نداریم، اما مراجعه به متون روایی دوره‌های متأخر‌تر و نیز گزارش‌های مقالات‌نگاران از ‌اندیشه اصحاب نخستین امامیه، می‌تواند تا حدودی روشن‌کننده مطلب باشد.

برای نمونه، گزارش اشعری از اختلافات درونی شیعیان در مسئله استطاعت است. در این بخش، اشعری چهار قول به امامیه نسبت داده است که البته در نهایت، بازگشت همه به دو قول است.

بر پایه گزارش اشعری، یک نظریه دیدگاه زرارة بن اعین، عبید بن زراره، محمد بن حکیم، عبد اللّه بن بکیر، هشام بن سالم، مؤمن الطاق، حمید بن رباح (زیاد)، هشام بن حرول و به قولی دیدگاه ابومالک حضرمی است که همگی استطاعت را پیش از فعل می‌دانستند. در مقابل، اصحاب هشام بن حکم و بر پایه گزارشی اصحاب ابومالک حضرمی - که خود از شاگردان هشام بود - به تقریری از استطاعت مع‌الفعل معتقد بوده‌اند.۲ حتی اصحاب هشام بن حکم نیز که تقریری متفاوت از استطاعت داشته - استطاعت را مع‌ا‌لفعل می‌دانستند - اجزایی را برای استطاعت شمرده و باور داشتند که چهار جزء استطاعت، قبل از فعل موجود است.۳ این گزارش‌ها نشان می‌دهد که متکلمان و صاحب‌نظران امامیه در سده‌های

1.. نجاشی، فهرست أسماء مصنفی الشیعه، ص۶۳.

2.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۲-۴۳.

3.. همان.

  • نام منبع :
    آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 2807
صفحه از 230
پرینت  ارسال به