متقابل مردم، ارزش دوستان و افزودنِ شمار آنان و نيز درد فراقشان يادآورى شده است.
در فصل دوم، ضمن هشدار در باره دشمنى با يكديگر و تأكيد بر ضرورت پرهيز از آن، به برخى عوامل و پيامدهاى مخرّب آن اشاره شده است.
سومين فصل اين كتاب، امورى را كه مىتوانند پديد آورنده دوستى باشند، ارائه كرده است. در اين ميان به مصاديق اخلاق و رفتار محبّتآفرين توجّه ويژه شده. همچنان كه در فصل چهارم، موانع به وجود آمدن دوستى، بازگو شدهاند.
در فصل پنجم، دوستگزينى و معيارهاى آن و در فصل ششم، آداب و بايستههاى دوستى و نيز امور ناشايست در عرصه دوستى مورد بحث و گفتگو قرار گرفتهاند.
در فصل هفتم با عنوان «احكام دوستى»، سخن از كسانى است كه به خاطر شايستگىهايشان، دوستى با آنان مطلوب و گاه واجب، يا به عكس، به دليل ناشايستگىهايشان، محبّتورزى به آنان نامطلوب و گاه حرام است.
سرانجام در فصل هشتم، اين كتاب با توجّه دادن خواننده به ضرورت رعايت كردن حقوق دوستان و بر شمردن شمارى از آن حقوق، پايان مىپذيرد.