مدّعيان راستگو و دروغگو، در احاديث و پيشگويى معصومان عليهم السلام گوشزد شده۱ است، چنان كه آنان راهكارهايى را براى تشخيص مدّعيان صادق از كاذب ، در اختيار ما نهادهاند .
آزمودن مدّعيان با پرسشهايى كه پاسخ آنها را جز امامانِ مرتبط با غيب و ملكوت هستى نمىداند ، يكى از اين راههاست.۲
ب - جريانهاى جانبىِ يارى دهنده
در كنار اقدامهاى اصلى و علمى اهل بيت عليهم السلام ، دو اتّفاق و اقدام ديگر ايشان ، به آمادگى ذهنى و اجتماعى شيعيان يارى رساند : يكى نصب وكيلان و ديگرى ارجاع به عالمان و راويان فقيه (دينشناس) ، كه اوّلى بيشتر براى رتق و فتق امور مالى بود و دومى براى حل پرسشها و مشكلات علمى.
۱ . نصب وكيلان خاص
با توسعه اقتصادى جامعه اسلامى در اوايل قرن دوم هجرى، ارتباطات مالى امامان و شيعيان ، گسترش يافت و امامان عليهم السلام وكيلانى را براى تدبير امور مالى شيعيان، نصب كردند و با تبيين مسائل خمس، زكات و ديگر انفاقهاى واجب و مستحب، آنان را براى اخذ، ارسال و توزيع اين وجوه مالى ، جانشين خود نمودند.۳ اين وكيلان ، مورد اعتماد مردم و گاه عالِم بودند و بويژه در مناطق دوردست جامعه اسلامى، نياز مردم را در حوزه ارتباطات مالى با امام و نيز اوقاف و صدقات ، حل
1.ر . ك : ج ۷ ص ۲۳۳ ح ۱۲۹۰ .
2.ر.ك : الكافى : ج ۱ ص ۳۴۰ ح ۲۰ (و فيه: «إِذَا ادَّعَاهَا مُدَّعٍ ، فَاسْأَلُوهُ عَن أَشيَاءَ يُجِيبُ فِيهَا مِثْلَهُ ؛ هر گاه مدّعىاى ادّعاى امامت كرد، از او چند سؤال كنيد، كه مثل صاحب در آنها جواب مى دهد») و ص ۳۴۳ باب «ما يفصل به بين دعوى المحقّ و المبطل فى أمر الإمامة ؛ باب در بيان آنچه به واسطه آن در ميان دعواى آن كه در امر امامت ، بر حق و آن كه بر باطل است ، جدايى به هم مىرساند» .
3.ر. ك : ص ۲۳۵ (بخش چهارم / فصل يكم: نهاد وكالت در عصر امامان اهل بيت عليهم السلام ) .