تا آن جا كه بيشتر مردم مىگويند: خدا را با خاندان محمّد، كارى نيست، و حتّى برخى در تولّد او نيز شك مىكنند .
امام صادق عليه السلام نيز احساس نادرست بىنيازى به اهل بيت عليهم السلام را چنين رد نموده است:
أما وَ اللَّهِ لَيَغيبَنَّ عَنكُم مَهدِيُّكُم حَتّى يَقولَ الجاهِلُ مِنكُم : ما للَّهِِ فى آلِ مُحَمَّدٍ حاجَةٌ ، ثُمَّ يُقبِلُ كَالشِّهابِ الثّاقِبِ .۱
هان ! به خدا سوگند، مهدىِ شما از ديدههايتان پنهان مىشود تا آن جا كه ناآگاهانتان مىگويند: خدا را با خاندان محمّد ، كارى نيست. سپس مانند شهابى نورافشان مىآيد .
دستور پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله براى رويارويى با اين بحران، چنگ زدن به دين است . ايشان از امّتش مىخواهد كه شك و ترديد به خود راه ندهند تا شيطان ، منفذى براى رخنه كردن به دلهاى ايشان و به در بردن از راه دين نيابد .
امام على عليه السلام نيز انديشناكِ اين آسيب خطرناك بوده است . ايشان در پاسخ اصبغ بن نباته مىفرمايد :
فَكَّرتُ فى مَولودٍ يَكونُ مِن ظَهرى ، الحادى عَشَرَ مِن وُلدى ، هُوَ المَهدِىُّ يَملَؤُها عَدلاً كَما مُلِئَت جَوراً وَ ظُلماً . تَكونُ لَهُ حَيرَةٌ وَ غَيبَةٌ ، يَضِلُّ فيها أقوامٌ وَ يَهتَدى فيها آخَرونَ .۲
در انديشه مولودى از نسل خودم هستم كه يازدهمين فرزند من است. او همان مهدى است كه زمين را از عدالت آكنده مىكند، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است. او حيرت و غيبتى دارد كه گروههايى در آن ، گمراه و گروههايى ديگر ، رهنمون مىشوند .
امام على عليه السلام در سخن ديگرش با اصبغ بن نباته، بر پيشبينى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ، چنين