فراهم آوردهاند .۱
البتّه اين آگاهىبخشى ، براى غيبتى طولانى، بويژه در پى حضور دويست و پنجاه ساله امامان ، كافى نمىنمود . از اين رو امامان عليهم السلام افزون بر اين ، به بيان ويژگىهاى اين غيبت خاص همّت گماشته، نشانههايى را ارائه دادهاند تا شناخت و باور آن را آسانتر كنند .
۲ . بيان ويژگىهاى غيبت
آگاهى كامل از پديده ناآشناى غيبت ، جز از طريق وقوع خارجى آن ممكن نيست؛ امّا ارائه برخى ويژگىها و توضيح چگونگى آن مىتواند از غرابت آن بكاهد و آن را به امرى نه چندان غريب تبديل كند . بر اين اساس ، امامان عليهم السلام چندين ويژگى دوران غيبت را بر شمردهاند تا به گاه پيشامدش ، مردمان آن را انكار نكنند و با انطباق آنچه واقع مىشود با آنچه پيشتر نسبت به آن آگاهى يافتهاند ، آن را آسانتر باور كنند.
اهل بيت عليهم السلام غيبت را امرى الهى و از پيش تقدير شده خوانده و آن را نه يك امر تصادفى و بىبرنامه، بلكه دورانى با سرآغاز مشخّص ، هرچند طولانى دانستهاند و با بيان برخى رويدادهاى دور و نزديكِ پيش از آن، انتظار خردمندانهاى را براى آن فرمان دادهاند.
۲ - ۱ . مقدّر بودن غيبت
تفاوت غيبت با روال عادى و معهود امامت، نياز به تحليل درست و عقلانى آن دارد و پذيرش استناد آن به حكمت الهى، در گرو تبيين و فهم عميق آن است . برخى احاديث پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله و امامان عليهم السلام ، ابتدا مسئله ديرباور غيبت امام قائم عليه السلام را حتمى، مستند به تقدير الهى و آن را واقعهاى قابل انتظار و پيشبينى دانسته و سپس آن را تحليل نمودهاند .