61
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد سوم

نماز مى‏كنند. بعضى جامه‏هاى سفيد و بعضى جامه‏هاى سبز داشتند و آن پير، حضرت خضر بود پس آن پير مرا نشاند و امام عليه السلام مرا به نام خود خواند و گفت: «برو و حسن مثله را بگو كه تو چند سال است كه عمارت اين زمين مى‏كنى و مى‏كارى و ما خراب مى‏كنيم و پنج سال است كه زراعت مى‏كنى و امسال ديگر باره باز گرفتى و عمارتش مى‏كنى و رخصت نيست كه تو در اين زمين، ديگر باره زراعت كنى. بايد هر انتفاع كه از اين زمين بر گرفته‏اى، رد كنى تا بدين موضع، مسجد بنا كنند و بگو اين حسن مسلم را كه اين، زمين شريفى است و حق تعالى اين زمين را از زمين‏هاى ديگر برگزيده است و شريف كرده و تو با زمين خود گرفتى و خداى عزّ و جلّ دو پسر جوان از تو باز ستد و تو تنبيه نشدى و اگر نه چنين كنى، آزار وى به تو رسد آنچه تو آگاه نباشى».
حسن مثله گفت: يا سيدى و مولاى! مرا در اين نشانى بايد كه جماعت، سخن بى‏نشان و حجّت نشنوند و قول مرا مصدّق ندارند.
گفت: «علامت ما اين جا بكنيم تا تصديق قول تو باشد. تو برو و رسالت ما بگذار و به نزديك سيّد ابوالحسن رو و بگو تا برخيزد و بيايد و آن مرد را حاضر كند و انتفاع چند ساله كه گرفته است، از او طلب كند و بستاند و به ديگران دهد تا بناى مسجد بنهند و باقى وجوه از رهق به ناحيه اردهال كه ملك ماست بيارد و مسجد را تمام كند و يك نيمه رهق را وقف كرديم بر اين مسجد كه هر ساله، وجوه آن را بياورند و صرف عمارت مسجد بكنند. و مردم را بگو تا رغبت بكنند بدين موضع، و عزيز دارند و چهار ركعت نماز اين جا بگذارند: دو ركعت تحيت مسجد، در هر ركعتى يكبار "الحمد للَّه" و هفت بار "قل هو اللَّه احد" و تسبيح ركوع و سجود هفت بار بگويند و دو ركعت نماز امام صاحب الزمان عليه السلام بگذارند بر اين نسق: چون فاتحه خواند به «اياك نعبد و اياك نستعين» رسد، صد بار بگويد و بعد از آن فاتحه را تا


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد سوم
60

ترغيب كند.

۲ - ۱ - گزارش آغاز بنا

تفصيل اين داستان بر اساس كتاب جنة المأوى حاجى نورى چنين است:
شيخ فاضل حسن بن محمّد بن حسن قمّى، معاصر صدوق در تاريخ قم نقل كرده از كتاب مونس الحزين فى معرفة الحقّ و اليقين از مصنّفات شيخ ابى جعفر محمّد بن بابويه قمى به اين عبارت باب «بناى مسجد جمكران از قول حضرت امام محمّد مهدى - عليه صلوات اللَّه الرحمن - »، سبب بناى مسجد مقدّس جمكران و عمارت آن به قول امام عليه السلام اين بوده است كه شيخ عفيف صالح حسن بن مثله جمكرانى - رحمة اللَّه عليه - مى‏گويد كه: من شب سه شنبه هفدهم ماه مبارك رمضان سنه ثلاث و تسعين در سراى خود خفته بودم كه ناگاه جماعتى مردم به در سراى من آمدند نصفى از شب گذشته، مرا بيدار كردند گفتند: برخيز و طلب امام محمّد مهدى صاحب الزمان - صلوات اللَّه عليه - را اجابت كن كه تو را مى‏خواند. حسن گفت: من برخاستم به هم بر آمدم و آماده شدم گفتم: بگذاريد تا پيراهن بپوشم. آواز آمد كه: «هو ما كان قميصك؛ پيراهن به بر مكن كه از تو نيست». دست فرا كردم و سراويل خود را برگرفتم، آواز آمد كه «ليس ذلك منك فخذ سراويلك؛ يعنى آن سراويل كه برگرفتى، از تو نيست؛ از آنِ خود بر گير». آن را انداختم و از خود برگرفتم و در پوشيدم و طلب كليد در سراى كردم، آواز آمد كه: «الباب مفتوح». چون به در سراى آمدم، جماعتى بزرگان را ديدم سلام كردم. جواب دادند و ترحيب كردند (مرحبا گفتند). مرا بياوردند تا بدان جايگاه كه اكنون مسجد است. چون نيك بنگريدم، تختى ديدم نهاده و فرشى نيكو بر آن تخت گسترده و بالش‏هاى نيكو نهاده و جوانى سى ساله بر آن تخت تكيه بر چهار بالش كرده و پيرى پيش او نشسته و كتابى در دست گرفته و بر آن جوان مى‏خواند و فزون از شصت مرد بر اين زمين برگرد او

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد سوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7082
صفحه از 409
پرینت  ارسال به