389
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد سوم

۶۴۹.كمال الدين‏- به نقل از حسين بن على بن محمّد [قمى‏] معروف به ابو على بغدادى - : در آن سال، زنى را در بغداد ديدم كه از من پرسيد: وكيل مولايمان چه كسى است؟ يكى از قمى‏ها به او گفت كه ابو القاسم حسين بن روح وكيل است و زمينه ورود آن زن را بر او فراهم كرد و چون آمد، من آن جا بودم.
زن به او گفت: اى شيخ! چه چيزى همراه من است؟ شيخ ابو القاسم گفت: آنچه را همراه دارى ، ببر و به رود دجله بينداز و نزد من بيا تا به تو بگويم.
آن زن رفت و چيزى را كه همراه داشت ، با خود برد و آن را به دجله افكند و سپس باز گشت و بر ابو القاسم بن روح - كه خدا روحش را پاك بدارد - وارد شد . شيخ ابو القاسم به كنيزش گفت: جعبه كوچك چوبين را بيرون بياور و او آن را آورد . ابو القاسم به زن گفت: اين جعبه‏اى بود كه همراه داشتى و آن را در دجله انداختى . حال من بگويم در آن ، چه بود يا تو مى‏گويى؟ زن گفت: شما بفرماييد.
ابو القاسم گفت: در اين جعبه، يك جفت النگوى طلا، يك انگشتر بزرگ نگين‏دار و دو انگشتر كوچك است كه يكى نگين فيروزه و ديگرى نگين عقيق دارد . واقع ، بى هيچ كم و كاستى، همين گونه بود و او چيزى را جا نگذاشت . سپس در جعبه را گشود و آنچه را در آن بود ، به من نشان داد. زن به آن نگريست و گفت: اين دقيقاً همان چيزى است كه همراه خود بردم و به دجله انداختم . من و آن زن ، هر دو ، به خاطر ديدن راستىِ ادّعاى ابو القاسم، مدهوش شديم.
شيخ صدوق، مؤلّف كتاب كمال الدين مى‏گويد: پس از ذكر اين ماجرا، حسين بن على (راوى ماجرا) به من گفت: روز قيامت ، نزد خداى عزّ و جلّ گواهى مى‏دهم كه آنچه گفتم، به همان گونه اتّفاق افتاده و من بر آن نيفزوده و از آن نكاسته‏ام. ۱

1.كمال الدين : ص ۵۱۹ ح ۴۷ ، الثاقب فى المناقب : ص ۶۰۲ ح ۵۵۰ ، الخرائج و الجرائح : ج ۳ ص ۱۱۲۵ ح ۴۳ ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۳۴۲ .


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد سوم
388

۶۴۹.كمال الدين : قالَ الحُسَينُ بنُ عَلِيِّ بنِ مُحَمَّدٍ المَعروفُ بِأَبي عَلِيٍّ البَغدادِيِّ ، قالَ : رَأَيتُ تِلكَ السَّنَةَ بِمَدينَةِ السَّلامِ امرَأَةً ، فَسَأَلَتني عَن وَكيلِ مَولانا عليه السلام مَن هُوَ ؟ فَأَخبَرَها بَعضُ القُمِّيّينَ أنَّهُ أبُوالقاسِمِ الحُسَينُ بنُ روحٍ ، وأَشارَ إلَيها فَدَخَلَت عَلَيهِ وأَنَا عِندَهُ .
فَقالَت لَهُ : أيُّهَا الشَّيخُ أيُّ شَي‏ءٍ مَعي ؟ فَقالَ : ما مَعَكِ اذهَبي فَأَلقيهِ في دِجلَةَ۱ ، ثُمَّ ائتيني حَتّى‏ اُخبِرَكِ . قالَ : فَذَهَبَتِ المَرأَةُ ، وحَمَلَت ما كانَ مَعَها ، فَأَلقَتهُ في دِجلَةَ ، ثُمَّ رَجَعَت ، ودَخَلَت إلى‏ أبِي‏القاسِمِ الرّوحِيِّ قَدَّسَ اللَّهُ روحَهُ . فَقالَ أبُو القاسِمِ لِمَملوكَةٍ لَهُ : أخرِجي إلَيَّ الحُقَّ ، فَأَخرَجَت إلَيهِ حُقَّةً۲ ، فَقالَ لِلمَرأَةِ : هذِهِ الحُقَّةُ الَّتي كانَت مَعَكِ ، ورَمَيتِ بِها في دِجلَةَ ، اُخبِرُكِ بِما فيها أم تُخبِريني ؟ فَقالَت لَهُ : بَل أخبِرني أنتَ .
فَقالَ : في هذِهِ الحُقَّةِ زَوجُ سِوارِ ذَهَبٍ ، وحَلقَةٌ كَبيرَةٌ فيها جَوهَرَةٌ وحَلقَتانِ صَغيرَتانِ فيهِما جَوهَرٌ أحَدُهُما فَيروزَجٌ ، وَالآخَرُ عَقيقٌ . فَكانَ الأَمرُ كَما ذَكَرَ لَم يُغادِر مِنهُ شَيئاً . ثُمَّ فَتَحَ الحُقَّةَ ، فَعَرَضَ عَلَيَّ ما فيها ، فَنَظَرَتِ المَرأَةُ إلَيهِ فَقالَت : هذَا الَّتي حَمَلتُهُ بِعَينِهِ ، ورَمَيتُ بِهِ في دِجلَةَ . فَغُشِيَ عَلَيَّ وعَلَى المَرأَةِ فَرَحاً بِما شاهَدناهُ مِن صِدقِ الدَّلالَةِ .
ثُمَّ قالَ الحُسَينُ لي بَعدَ ما حَدَّثَني بِهذَا الحَديثِ : أشهَدُ عِندَ اللَّهِ عزّ و جلّ يَومَ القِيامَةِ بِما حَدَّثتُ بِهِ أنَّهُ كَما ذَكَرتُهُ لَم أزِد فيهِ ولَم أنقُص مِنهُ .

1.في المصدر : «الدجلة» والتصويب من المصادر الاُخرى ، كذا في المواضع الاُخرى .

2.الحُقُّ : وعاء من خشب (القاموس المحيط : ج ۳ ص ۲۲۱ «حقق») .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد سوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7306
صفحه از 409
پرینت  ارسال به