۶۳۰.كمال الدين- به نقل از ابو جعفر محمّد بن على اسود - : من اموالى را كه وقف ناحيه مىشد، براى ابو جعفر محمّد بن عثمان عَمرى مىبردم و او آنها را از من تحويل مىگرفت. روزى در اواخر عمرش (دو يا سه سال پيش از وفاتش) اموالى را برايش بردم ؛ امّا او به من فرمان داد كه آنها را به ابو القاسم روحى بسپارم. من [آنها را به او سپردم و] قبض رسيدش را از او مىطلبيدم؛ امّا او به ابو جعفر عَمرى شِكوه كرد و ابو جعفر به من فرمان داد كه از او قبض نخواهم و گفت: هر چه به ابو القاسم برسد، گويى به من رسيده است .
پس از آن، اموال را براى او مىبردم و قبضهايش را از او نمىخواستم۱ .۲
1.شيخ صدوق، مؤلّف كتاب كمال الدين مىنويسد: «نشانهاى كه در اين حديث است، آگاهى [ناحيه مقدّسه و وكيل او] از مبلغ رسانده شده به او (ابو القاسم روحى) و بىنيازى از قبض رسيد است و اين جز به امر الهى نمىشود» .
2.كمال الدين : ص ۵۰۱ ح ۲۸ (با سند معتبر) ، الغيبة ، طوسى : ص ۳۷۰ ح ۳۳۸ ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۳۵۴ .