347
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد سوم

۶۲۴.الغيبة ، طوسى‏- با سندش به نقل از ابو نصر هبة اللَّه، نوه دخترى اُمّ كلثوم، دختر ابو جعفر عَمرى - : ابو جعفر محمّد بن عثمان عَمرى، نوشته‏هايى در ابواب فقه داشت كه آنها را از امام عسكرى عليه السلام و نيز از صاحب [الأمر] عليه السلام و از پدرش عثمان بن سعيد ، به نقل از امام عسكرى و امام هادى عليه السلام ، شنيده بود و در آنها نوشته‏هايى با عنوان «كتاب نوشيدنى‏ها» بود. مادر بزرگ، اُمّ كلثوم دختر ابو جعفر - كه خدا از او خشنود باد - مى‏گفت كه آنها را پس از وصيّت ابو جعفر ، به ابو القاسم، حسين بن روح (نايب سوم) - كه خدا از او خشنود باد - سپردند و در دست اوست. گمان مى‏كنم مادربزرگ گفت: نوشته‏ها پس از او به ابو الحسن سَمُرى (نايب چهارم) - كه خدا از او خشنود باشد و خشنودش كند - رسيد.۱

۶۲۵.كمال الدين‏- به نقل از ابو جعفر محمّد بن على اسود۲ - : ابو جعفر عَمرى ، قبرى براى خود، حفر و آن را با چوب درخت محكمِ ساج، صاف كرد. علّت را از او جويا شدم. گفت: مردم ، وسيله‏هايى دارند.۳ پس از مدّتى، دوباره پرسيدم . گفت: فرمان يافته‏ام كه كارهايم را جمع و جور كنم. او پس از دو ماه در گذشت . خدا از او خشنود باد!۴

۶۲۶.الغيبة، طوسى‏- با سندش به نقل از ابو نصر هبة اللَّه بن محمّد - : ابو على بن ابى جيد قمى به من خبر داد كه : ابو الحسن على بن احمد دلّال قمى گفت : روزى بر ابو جعفر، محمّد بن عثمان ، وارد شدم تا سلامى بدهم. ديدم كه چوب ساجى پيش روى اوست و [همچون ]نقّاشى بر روى آن ، چيزهايى را نقش مى‏كرد و آياتى از قرآن و نام امامان را بر كناره‏هاى آن مى‏نگاشت. به او گفتم: سَرور من ! اين چوب ساج چيست؟ گفت: اين براى قبرم است تا مرا بر آن بگذارند - يا گفت : به آن تكيه مى‏دهم - و كار آن را تمام كرده‏ام .۵ هر روز به داخل قبر مى‏روم و يك جزء قرآن مى‏خوانم و بالا مى‏آيم.
ابو على قمى گفت : گمان مى‏كنم كه [ابو الحسن دلّال قمى‏] گفت: ابو جعفر ، دست مرا گرفت و قبر را به من نشان داد و گفت: در فلان روز، از فلان ماهِ سال فلان، به سوى خدا مى‏روم و در اين قبر دفن مى‏شوم و اين چوب ساج با من خواهد بود.
هنگامى كه از نزد او بيرون آمدم، آنچه را گفته بود، يادداشت كردم و همواره مترصّد بودم كه چه مى‏شود . چندى نگذشت تا اين كه ابو جعفر بيمار شد و در همان سال و ماه و روزى كه ذكر كرده بود، در گذشت و در همان قبر به خاك سپرده شد .
[ابو نصر هبة اللَّه مى‏گويد:] اين سخن را از غير از ابو على قمى نيز شنيده‏ام و اُمّ كلثوم، دختر ابو جعفر عَمرى - كه خداى متعال ، از هر دو ، خشنود باشد - نيز برايم گفته است .۶

1.الغيبة ، طوسى : ص ۳۶۳ ح ۳۲۸ (با سند حسن) ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۳۵۰ .

2.أبو جعفر محمّد بن على اسود قمى: از مشايخ صدوق است و توقيعاتى دارد (ر. ك : ص ۳۵۹ ح ۶۳۰ و ج ۴ ص ۳۲۲ ح ۶۹۶ و ص ۳۲۴ ح ۶۹۷ و مستدركات علم رجال الحديث: ج ۷ ص ۲۱۷ ش ۱۳۹۳۴) .

3.با توجّه به نقل مشابه اين ماجرا در الغيبةى طوسى ، احتمال دارد مقصود ، اين باشد كه ابو جعفر عَمرى بر چوب ساج ، ذكرها و دعاهايى را نوشته بوده تا وسيله رفع عذاب و دفع فشار قبر از او باشند . (م)

4.كمال الدين : ص ۵۰۲ ح ۲۹ (با سند معتبر) ، الغيبة ، طوسى : ص ۳۶۵ ح ۳۳۳ ، إعلام الورى‏ : ج ۲ ص ۲۶۸ ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۳۵۱ .

5.ترجمه ، مطابق با نسخه‏هاى ديگر از كتاب الغيبةى طوسى است كه همگى «فرغت منه» دارند . (م)

6.الغيبة ، طوسى : ص ۳۶۴ ح ۳۳۲ ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۳۵۱ .


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد سوم
346

۶۲۴.الغيبة للطوسي : قالَ ابنُ نوحٍ‏۱ : أخبَرَني أبو نَصرٍ هِبَةُ اللَّهِ ابنُ بِنتِ اُمِّ كُلثومٍ بِنتِ أبي جَعفَرٍ العَمرِيِّ ، قالَ : كانَ لِأَبي جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عُثمانَ العَمرِيِّ كُتُبٌ مُصَنَّفَةٌ فِي الفِقهِ مِمّا سَمِعَها مِن أبي مُحَمَّدٍ الحَسَنِ عليه السلام ، ومِنَ الصّاحِبِ عليه السلام ، ومِن أبيهِ عُثمانَ بنِ سَعيدٍ ، عَن أبي مُحَمَّدٍ وعَن أبيهِ عَلِيِّ بنِ مُحَمَّدٍ عليهما السلام فيها كُتُبٌ تَرجَمَتُها «كُتُبُ الأَشرِبَةِ» . ذَكَرَتِ الكَبيرَةُ اُمُّ كُلثومٍ بِنتُ أبي جَعفَرٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنها أنَّها وَصَلَت إلى‏ أبِي القاسِمِ الحُسَينِ بنِ روحٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنهُ عِندَ الوَصِيَّةِ إلَيهِ ، وكانَت في يَدِهِ . قالَ أبو نَصرٍ : وأَظُنُّها قالَت : وَصَلَت بَعدَ ذلِكَ إلى‏ أبِي الحَسَنِ السَّمُرِيِّ رَضِيَ اللَّهُ عَنهُ وأَرضاهُ .

۶۲۵.كمال الدين : حَدَّثَنا أبوجَعفَرٍ مُحَمَّدُ بنُ عَلِيٍّ الأَسوَدُ رضى اللّه عنه ، أنَّ أبا جَعفَرٍ العَمرِيَّ حَفَرَ لِنَفسِهِ قَبراً وسَوّاهُ بِالسّاجِ ، فَسَأَلتُهُ عَن ذلِكَ ، فَقالَ : لِلنّاسِ أسبابٌ . ثُمَّ سَأَلتُهُ بَعدَ ذلِكَ ، فَقالَ : قَد اُمِرتُ أن أجمَعَ أمري . فَماتَ بَعدَ ذلِكَ بِشَهرَينِ رَضِيَ اللَّهُ عَنهُ .

۶۲۶.الغيبة للطوسي : قالَ ابنُ نوحٍ : أخبَرَني أبو نَصرٍ هِبَةُ اللَّهِ بنُ مُحَمَّدٍ ، قالَ : حَدَّثَني أبو عَلِيِّ بنِ أبي جِيدٍ القُمِّيُّ رحمه اللَّه ، قالَ : حَدَّثَنا أبُوالحَسَنِ عَلِيُّ بنُ أحمَدَ الدَّلّالُ القُمِّيُّ ، قالَ : دَخَلتُ عَلى‏ أبي جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عُثمانَ رضى اللّه عنه يَوماً لِاُسَلِّمَ عَلَيهِ ، فَوَجَدتُهُ وبَينَ يَدَيهِ ساجَةٌ۲ ونَقّاشٌ يَنقُشُ عَلَيها ، ويَكتُبُ آياً مِنَ القُرآنِ وأَسماءَ الأَئِمَّةِ عليهم السلام عَلى‏ حَواشيها . فَقُلتُ لَهُ : يا سَيِّدي ما هذِهِ السّاجَةُ ؟
فَقالَ لي : هذِهِ لِقَبري تَكونُ فيهِ اُوضَعُ عَلَيها - أو قالَ : أسنُدُ إلَيها - وقَد عرفت‏۳مِنهُ ، وأَنَا في كُلِّ يَومٍ أنزِلُ فيهِ فَأَقرَأُ جُزءاً مِنَ القُرآنِ (فيهِ) فَأَصعَدُ - وأَظُنُّهُ قالَ : فَأَخَذَ بِيَدي وأَرانيهِ - فَإِذا كانَ يَومُ كَذا وكَذا ، مِن شَهرِ كَذا وكَذا ، مِن سَنَةِ كَذا وكَذا ، صِرتُ إلَى اللَّهِ عزّ و جلّ ودُفِنتُ فيهِ وهذِهِ السّاجَةُ (مَعي) .
فَلَمّا خَرَجتُ مِن عِندِهِ أثبَتُّ ما ذَكَرَهُ ، ولَم أزَل مُتَرَقِّباً بِهِ ذلِكَ ، فَما تَأَخَّرَ الأَمرُ حَتَّى اعتَلَّ أبوجَعفَرٍ ، فَماتَ فِي اليَومِ الَّذي ذَكَرَهُ مِنَ الشَّهرِ الَّذي قالَهُ مِنَ السَّنَةِ الَّتي ذَكَرَها ، ودُفِنَ فيهِ .
قالَ أبونَصرٍ هِبَةُ اللَّهِ : وقَد سَمِعتُ هذَا الحَديثَ مِن غَيرِ (أبي) عَلِيٍّ ، وحَدَّثَتني بِهِ أيضاً اُمُّ كُلثومٍ بِنتُ أبي جَعفَرٍ رَضِيَ اللَّهُ تَعالى‏ عَنهُما .

1.ابو العباس احمد بن على بن عباس بن نوح السيرافي صاحب الرجال (راجع : ص ۳۵۷ ح ۶۲۸ الهامش ۲) .

2.الساجة : لوح من الخشب المخصوص (مجمع البحرين : ج ۲ ص ۹۰۱ «سوج») .

3.هكذا في المصدر ، وفي بحارالأنوار : وقد عزفت منه .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد سوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7212
صفحه از 409
پرینت  ارسال به