۶۲۴.الغيبة ، طوسى- با سندش به نقل از ابو نصر هبة اللَّه، نوه دخترى اُمّ كلثوم، دختر ابو جعفر عَمرى - : ابو جعفر محمّد بن عثمان عَمرى، نوشتههايى در ابواب فقه داشت كه آنها را از امام عسكرى عليه السلام و نيز از صاحب [الأمر] عليه السلام و از پدرش عثمان بن سعيد ، به نقل از امام عسكرى و امام هادى عليه السلام ، شنيده بود و در آنها نوشتههايى با عنوان «كتاب نوشيدنىها» بود. مادر بزرگ، اُمّ كلثوم دختر ابو جعفر - كه خدا از او خشنود باد - مىگفت كه آنها را پس از وصيّت ابو جعفر ، به ابو القاسم، حسين بن روح (نايب سوم) - كه خدا از او خشنود باد - سپردند و در دست اوست. گمان مىكنم مادربزرگ گفت: نوشتهها پس از او به ابو الحسن سَمُرى (نايب چهارم) - كه خدا از او خشنود باشد و خشنودش كند - رسيد.۱
۶۲۵.كمال الدين- به نقل از ابو جعفر محمّد بن على اسود۲ - : ابو جعفر عَمرى ، قبرى براى خود، حفر و آن را با چوب درخت محكمِ ساج، صاف كرد. علّت را از او جويا شدم. گفت: مردم ، وسيلههايى دارند.۳ پس از مدّتى، دوباره پرسيدم . گفت: فرمان يافتهام كه كارهايم را جمع و جور كنم. او پس از دو ماه در گذشت . خدا از او خشنود باد!۴
۶۲۶.الغيبة، طوسى- با سندش به نقل از ابو نصر هبة اللَّه بن محمّد - : ابو على بن ابى جيد قمى به من خبر داد كه : ابو الحسن على بن احمد دلّال قمى گفت : روزى بر ابو جعفر، محمّد بن عثمان ، وارد شدم تا سلامى بدهم. ديدم كه چوب ساجى پيش روى اوست و [همچون ]نقّاشى بر روى آن ، چيزهايى را نقش مىكرد و آياتى از قرآن و نام امامان را بر كنارههاى آن مىنگاشت. به او گفتم: سَرور من ! اين چوب ساج چيست؟ گفت: اين براى قبرم است تا مرا بر آن بگذارند - يا گفت : به آن تكيه مىدهم - و كار آن را تمام كردهام .۵ هر روز به داخل قبر مىروم و يك جزء قرآن مىخوانم و بالا مىآيم.
ابو على قمى گفت : گمان مىكنم كه [ابو الحسن دلّال قمى] گفت: ابو جعفر ، دست مرا گرفت و قبر را به من نشان داد و گفت: در فلان روز، از فلان ماهِ سال فلان، به سوى خدا مىروم و در اين قبر دفن مىشوم و اين چوب ساج با من خواهد بود.
هنگامى كه از نزد او بيرون آمدم، آنچه را گفته بود، يادداشت كردم و همواره مترصّد بودم كه چه مىشود . چندى نگذشت تا اين كه ابو جعفر بيمار شد و در همان سال و ماه و روزى كه ذكر كرده بود، در گذشت و در همان قبر به خاك سپرده شد .
[ابو نصر هبة اللَّه مىگويد:] اين سخن را از غير از ابو على قمى نيز شنيدهام و اُمّ كلثوم، دختر ابو جعفر عَمرى - كه خداى متعال ، از هر دو ، خشنود باشد - نيز برايم گفته است .۶
1.الغيبة ، طوسى : ص ۳۶۳ ح ۳۲۸ (با سند حسن) ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۳۵۰ .
2.أبو جعفر محمّد بن على اسود قمى: از مشايخ صدوق است و توقيعاتى دارد (ر. ك : ص ۳۵۹ ح ۶۳۰ و ج ۴ ص ۳۲۲ ح ۶۹۶ و ص ۳۲۴ ح ۶۹۷ و مستدركات علم رجال الحديث: ج ۷ ص ۲۱۷ ش ۱۳۹۳۴) .
3.با توجّه به نقل مشابه اين ماجرا در الغيبةى طوسى ، احتمال دارد مقصود ، اين باشد كه ابو جعفر عَمرى بر چوب ساج ، ذكرها و دعاهايى را نوشته بوده تا وسيله رفع عذاب و دفع فشار قبر از او باشند . (م)
4.كمال الدين : ص ۵۰۲ ح ۲۹ (با سند معتبر) ، الغيبة ، طوسى : ص ۳۶۵ ح ۳۳۳ ، إعلام الورى : ج ۲ ص ۲۶۸ ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۳۵۱ .
5.ترجمه ، مطابق با نسخههاى ديگر از كتاب الغيبةى طوسى است كه همگى «فرغت منه» دارند . (م)
6.الغيبة ، طوسى : ص ۳۶۴ ح ۳۳۲ ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۳۵۱ .