343
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد سوم

۶۲۱.الخرائج و الجرائح: اُمّ كلثوم ، دختر ابو جعفر عَمرى ، مى‏گويد: مالى را از قم براى پدرم آوردند تا به صاحب الأمر برساند . پيك ، آنچه را به او سپرده بودند، داد و رفت تا به شهرش باز گردد. ابو جعفر [عَمرى‏] به او گفت: يك چيز باقى مانده است. كجاست؟
پيك گفت: همه را داده‏ام و چيزى نمانده است.
ابو جعفر گفت: نزد فلان پنبه‏زن كه دو لنگه بار پنبه برايش بردى، برو و يكى از دو بار پنبه را كه بر رويَش فلان مطلب نوشته شده، بشكاف . آن چيز باقى مانده ، در گوشه آن است. آن پيك ، حيران شد و آن را همان گونه كه ابو جعفر گفته بود ، يافت.۱

۶۲۲.كمال الدين‏- با سندش به نقل از جعفر بن محمّد بن مَتّيل - : ابو جعفر محمّد بن عثمان سمّان (روغن‏فروش) معروف به «عَمرى»، مرا فرا خواند و چند تكّه پارچه كوچك راه راه و كيسه‏اى را با چند درهم در آن به من داد و گفت: نياز است كه هم‏اكنون خودت را به واسط۲ برسانى و آنچه را به تو داده‏ام، به نخستين كسى بسپارى كه هنگام سوار شدن به قايق براى رفتن به واسط مى‏بينى . از اين مأموريت به شدّت ناراحت شدم و گفتم: مانند منى‏۳ براى اين كار فرستاده مى‏شود؛ آن هم براى بردن اين چيزهاى ناقابل! امّا به سوى واسط بيرون رفتم . به قايق كه سوار شدم ، از نخستين مردى كه ديدم ، در باره حسن بن محمّد بن قطاة صيدلانى، وكيل اوقاف در واسط، پرسيدم. گفت: خودم هستم .
تو كيستى؟ گفتم: من جعفر بن محمّد بن مَتّيل هستم.
مرا به وسيله نامم شناخت و به من سلام داد . من هم بر او سلام دادم و با هم روبوسى كرديم . آن گاه به او گفتم: ابو جعفر عَمرى ، به تو سلام مى‏رساند و اين چند تكّه پارچه و اين كيسه را به من داده است تا به تو بدهم. گفت: خدا را سپاس! محمّد بن عبد اللَّه حائرى در گذشته است و من بيرون آمده‏ام تا كفنش را تهيّه كنم. پس پارچه‏ها را باز كرد و همه آنچه به آن نياز داشت ، از پارچه يمنى راه راه [سرتاسرى ]و پارچه كفن تا كافور ، در آن بود . در كيسه نيز كرايه حمل جنازه و حفر قبر بود. جنازه او را تشييع كرديم و من باز گشتم.۴

1.الخرائج و الجرائح : ج ۳ ص ۱۱۱۳ ح ۲۹ .

2.واسط، شهرى در عراق ميان بصره و كوفه است. (م)

3.راوى يعنى جعفر بن محمّد بن متّيل ، از بزرگان شيعه و فرد بسيار نزديك به ابو جعفر عَمرى بوده است (ر .ك : ص ۳۶۳ ح ۶۳۳) .

4.كمال الدين : ص ۵۰۴ ح ۳۵ ، الثاقب فى المناقب : ص ۵۹۸ ح ۵۴۲ ، الخرائج و الجرائح : ج ۳ ص ۱۱۱۹ ح ۳۵ ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۳۳۶ ح ۶۳ .


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد سوم
342

۶۲۱.الخرائج والجرائح : عَن اُمِّ كُلثومٍ بِنتِ أبي جَعفَرٍ العَمرِيِّ ، أنَّهُ حُمِلَ إلى‏ أبيها مِن قُمَّ مالٌ يُنفِذُهُ إلى‏ صاحِبِ الأَمرِ عليه السلام ، فَأَوصَلَ الرَّسولُ ما دُفِعَ إلَيهِ وجاءَ لِيَنصَرِفَ ، فَقالَ لَهُ أبوجَعفَرٍ : قَد بَقِيَ شَي‏ءٌ وأَينَ هُوَ ؟ قالَ : لَم يَبقَ شَي‏ءٌ إلّا وقَد سَلَّمتُهُ !
قالَ أبوجَعفَرٍ : اِمضِ إلى‏ فُلانٍ القَطّانِ الَّذي حَمَلتَ إلَيهِ العِدلَينِ مِنَ القُطنِ ، فَافتُق أحَدَهُمَا الَّذي عَلَيهِ مَكتوبٌ كَذا وكَذا فَإِنَّهُ في جانِبِهِ ، فَتَحَيَّرَ الرَّجُلُ ، فَوَجَدَ كَما قالَ .

۶۲۲.كمال الدين : أخبَرَنا مُحَمَّدُ بنُ عَلِيِّ بنِ مَتّيلٍ ، قالَ : قالَ عَمّي جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدِ بنِ مَتّيلٍ ، دَعاني أبوجَعفَرٍ مُحَمَّدُ بنُ عُثمانَ السَّمّانُ المَعروفُ بِالعَمرِيِّ رضى اللّه عنه ، فَأَخرَجَ إلَيَّ ثُوَيباتٍ مُعلَمَةً وصُرَّةً فيها دَراهِمُ . فَقالَ لي : يَحتاجُ أن تَصيرَ بِنَفسِكَ إلى‏ واسِطٍ في هذَا الوَقتِ ، وتَدفَعَ ما دَفَعتُ إلَيكَ إلى‏ أوَّلِ رَجُلٍ يَلقاكَ عِندَ صُعودِكَ مِنَ المَركَبِ إلَى الشَّطِّ بِواسِطٍ .
قالَ : فَتَداخَلَني مِن ذلِكَ غَمٌّ شَديدٌ ، وقُلتُ : مِثلي يُرسَلُ في هذَا الأَمرِ ، ويَحمِلُ هذَا الشَّي‏ءَ الوَتِحَ‏۱ !
قالَ : فَخَرَجتُ إلى‏ واسِطٍ ، وصَعِدتُ مِنَ المَركَبِ ، فَأَوَّلُ رَجُلٍ تَلَقّاني ، سَأَلتُهُ عَنِ الحَسَنِ بنِ مُحَمَّدِ بنِ قَطاةٍ الصَّيدَلانِيِّ وَكيلِ الوَقفِ بِواسِطٍ۲ . فَقالَ : أنَا هُوَ ، مَن أنتَ ؟ فَقُلتُ : أنَا جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدِ بنِ مَتّيلٍ . قالَ : فَعَرَفَني بِاسمي وسَلَّمَ عَلَيَّ ، وسَلَّمتُ عَلَيهِ وتَعانَقنا ، فَقُلتُ لَهُ : أبوجَعفَرٍ العَمرِيُّ يَقرَأُ عَلَيكَ السَّلامَ ، ودَفَعَ إلَيَّ هذِةِ الثُّوَيباتِ ، وهذِهِ الصُّرَّةَ لِاُسَلِّمَها إلَيكَ .
فَقالَ : الحَمدُ للَّهِ‏ِ ، فَإِنَّ مُحَمَّدَ بنَ عَبدِ اللَّهِ الحائِرِيَّ قَد ماتَ ، وخَرَجتُ لِاُصلِحَ كَفَنَهُ ، فَحَلَّ الثِّيابَ ، وإذا فيها ما يَحتاجُ إلَيهِ مِن حِبَرٍ۳ وثِيابٍ وكافورٍ ، وفِي الصُّرَّةِ كِرَى الحَمّالينَ وَالحُفّارِ . قالَ : فَشَيَّعنا جِنازَتَهُ ، وَانصَرَفتُ .

1.شي‏ء وَتِحٌ : أي قليل تافه (الصحاح : ج ۱ ص ۴۱۷ «وتح») .

2.الواسط : القصبة الّتي بين الكوفة والبصرة (معجم البلدان : ج ۴ ص ۴۶۱) .

3.الحِبَرَةُ : ثوب يصنع باليمن من قطن أو كتّان مخطّط والجمع : حِبَرٌ(مجمع البحرين : ج ۱ ص ۳۵۱ «حبر») .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد سوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7328
صفحه از 409
پرینت  ارسال به