بسيارى ديگر، از اصحاب مشهور اين دو امام و از دانشمندان و نويسندگان اين دوره اند كه شرح احوال همه آنان در اين مختصر نمىگنجد.
بى شك ، اين دستاوردهاى علمى ، بدون هدايت و روشنگرىهاى امامان عليهم السلام و جز با تلاش و پشتكار شيعيان محقّق نمىشد. از اين رو ، شايسته است كه در جهت بهرهمندى از اين ميراث علمى و فرهنگى كه با زحمت و مشقّت بسيار فراهم گرديده ، از هيچ كوششى فروگذار نكنيم.
نتيجهگيرى
بررسى وضعيت سياسى، اجتماعى و فرهنگى جامعه شيعى و جامعه مسلمان در سالهاى منتهى به عصر غيبت و دوره غيبت صغرا - كه در مباحث پيشين بِدان اشاره شد - ، بيانگر نكاتى جالب است كه در تحليل چرايىِ غيبت امام عصر عليه السلام ، اثرگذار است:
۱ . فضاى سياسى جامعه در آن دوره، فضايى آشفته و امنيتى بوده كه امكان زندگى همراه با آسايش امام عليه السلام و ارتباط جامعه شيعى با ايشان ، در آن فراهم نبوده است. تحليل زندگى امام هادى عليه السلام و امام عسكرى عليه السلام بويژه دوران كوتاه امامت امام يازدهم ، نشان دهنده اين وضعيت نابه سامان است.
روشن است كه هدف از حضور امام و امكان ملاقات با ايشان، بهرهگيرى از هدايت الهى در جامعه شيعى و مسلمان است ؛ ولى در آن فضاى امنيتى ، امكان دستيابى به اين هدف وجود نداشته است .
۲ . تلاش عالمان شيعى و پيروان ائمّه پيشين ، به گونهاى بوده كه در اين دوره ، جامعه شيعى به مرحلهاى از بلوغ و رشد رسيده بود كه خطرى معارف اسلامى و شيعى را تهديد نمىكرد. نظام علمى و اجتهادى موجود در آن روزگار ، تا حدّ زيادى پاسخگوى نيازهاى ضرورى مردم بود. در موارد خاص نيز با مراجعه