با اين حال ، مشكلات شيعيان از اين بابت پايان نيافت و در دوره خلافت مقتدر عبّاسى نيز كه به گونهاى دوره رشد فعّاليتهاى سياسى شيعيان و نفوذ آنان در دستگاه حكومتى بود، ادامه يافت و گرفتارىهايى را براى شيعيان رقم زد. در خلافت مقتدر، يادآور شديم كه دوران طولانى خلافت او به سبب ضعف خليفهگرىاش ، دوران قدرت گرفتن گروههاى متفاوت در بدنه حاكميت عبّاسى بود ، به گونهاى كه گاه ، خاندان بنى فرات - كه شيعه بودند - قدرتى افزون مىيافتند و گاه ، مخالفان آنها كه مخالف شيعه بودند ، در بدنه اجرايى ، نفوذ بيشترى مىيافتند. تلاشهاى حسين بن روح نوبختى - نايب سوم امام - در رعايت تقيّه و پرهيز از ايجاد حساسيت در حكومت و عدم تحريك عاملان دولتى عليه شيعه ، كارساز نشد ، چنان كه خود او به اتّهام همكارى با قرمطيان ، دستگير و براى مدّتى زندانى شد. همزمان ، ابو الحسن بن فرات كوفى ، وزير شيعى مقتدر و فرزندش ، پس از سه دوره وزارت ، به همين اتّهام ، گرفتار شدند و به قتل رسيدند.۱ اگر چه دستگيرى و قتل اين افراد ، بيشتر به سبب شيعه بودن و نفوذ سياسى آنان در حكومت بود ، ولى بهانه لازم براى اين كار را فعّاليتهاى افراطى قرمطيان فراهم كرد.
شيعيان در شهرهاى اسلامى ، در موقعيتهاى شغلى مختلف فعّاليت داشتند. بجز مشاغل عمومى مانند : تجارت، داد و ستد، كارهاى توليدى و خدماتى، شمارى از شيعيان در امور فرهنگى مانند معلّمى و مؤدّبى (معلّمان خصوصى اميرزادگان و بزرگان زادگان) و ورّاقى (كتابفروشى) خدمت مىكردند. اين نكته نيز حائز اهمّيت است كه برخى از آنان توانسته بودند به دستگاه ادارى حكومت عبّاسى نيز وارد و در مشاغل سازمانى و اجرايى ، مشغول به كار شوند. اين امر در دوره غيبت صغرا و به سبب نفوذ بيشتر رجال شيعى در حكومت عبّاسى ، نمود بيشترى دارد.