مواجه گرديد. به دستور متوكّل ، امام عليه السلام و همراهانش را در روز اوّل در خان الصعاليك - كه محلّى براى افراد فقير و نادار بود - ، جاى دادند و سپس به خانهاى مسكونى كه در نظر گرفته شده بود ، منتقل نمودند .۱
امام هادى عليه السلام تا پايان عمر در اين شهر زندگى نمود و به گفته تاريخنويسان، متوكّل شرايطى سخت را براى امام مهيّا كرده بود تا شخصيت ايشان را نزد مردم متزلزل سازد . از جمله او تلاش مىكرد با طرح سؤالاتى در باره خلفاى صدر اسلام و نيز عبّاس عموى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله (با توجّه به آگاهىاش از ديدگاههاى شيعيان در اين خصوص) آن امام را در تنگنا قرار دهد ؛ ولى هر بار ، امام عليه السلام خود را با دادن پاسخهاى مجمل و ايهامدار ، از گرفتار شدن در دام وى مىرهانيد .۲
از كارهاى ديگر متوكّل در آزار رساندن به امام هادى عليه السلام ، اين بود كه بر اساس گزارشهايى مبنى بر وجود ادوات جنگى و اموال و نامههاى شيعيان در خانه امام هادى عليه السلام ، دستور داد سربازان ، غافلگيرانه به آن جا رفته ، خانه را بازرسى كنند . مأموران كه اين بار نيز چيزى به دست نياوردند ، امام عليه السلام را كه در حال تلاوت قرآن بود ، با خود به نزد متوكّل بردند. متوكّل براى توهين بيشتر به امام ، ايشان را به شرابنوشى دعوت كرد و چون با امتناع امام عليه السلام مواجه شد ، از ايشان خواست تا شعرى بخواند . امام نيز با خواندن اشعارى در باره كيفيت مرگ جبّاران و گردنكشان و اين كه جاه و مقام و خدم و حشم و قدرت و اقتدارشان نمىتواند آنان را از چنگال مرگ ، رهايى دهد و از عاقبتِ سخت نجاتشان دهد ، مجلس بزم متوكّل را بر هم زد.۳
همچنين متوكّل تلاش مىكرد امام عليه السلام را به كارهايى وا دارد كه خلاف ميل و شأن