وزراى آنان نيز ارتباط و رفت و آمد داشت.
عثمان بن سعيد نيز با استفاده از جايگاه خويش به عنوان تاجر روغن و عسل در مركز خلافت اسلامى، رفت و آمد داشت و امور مربوط به نهاد وكالت را رهبرى مىنمود.
۴ - ۲. رازدارى و نهانكارى
موقعيت خاص نهاد وكالت اقتضا مىكرد كه مخفىكارى، راهكار اصلى در تمام امور مرتبط با آن باشد . از اين رو، مديريت و سلسلهمراتب در آن، از دشوارىِ خاصى برخوردار بود.
جعفر بن احمد بن متيل و پدرش احمد بن متيل، از اعضاى اصلى نهاد وكالت در دوره محمّد بن عثمان (نايب دوم) بودند؛ ولى هنگام تعيين نايب سوم، حسين بن روح نوبختى - كه رتبهاى پايينتر از آنها داشت - به عنوان نايب سوم معرفى شد. ابو سهل نوبختى در توجيه دلايل انتخاب حسين بن روح، به ويژگىِ نهانكارى كامل در نهاد وكالت اشاره كرده و گفته است: «اگر من مكان امام غايب را چنان كه ابو القاسم حسين بن روح مىداند، مىدانستم، شايد در تنگناى محاجّه، آن را بر خصم افشا مىكردم. در صورتى كه ابو القاسم [حسين بن روح] اگر امام را زير عباى خود پنهان داشته باشد و او را با قيچى، ريزريز كنند، امام را آشكار نخواهد كرد».۱
حسين بن روح، در سايه همين پنهانكارى، حتّى با دربار عبّاسى رابطهاى نزديك داشت.
وكيل اوّل، عثمان بن سعيد عُمرى - كه از كودكى در خانه امام هادى عليه السلام حضور داشت - به عنوان تاجر روغن و عسل، شهره بود و در پناه شغل خويش، نامههاى متبادل شده بين امام، وكيلان جزء و مردم را منتقل مىكرد.