اين نهاد در دوره امام هادى عليه السلام و امام عسكرى عليه السلام به بالاترين حدّ تكامل خود رسيد و با ايجاد شبكهاى مطمئن، ورود به دوره غيبت را تسهيل كرد و وظيفه سرپرستى شيعيان را در اين دوره خطير به گونهاى شايسته به انجام رسانيد.
اوج تأثيرگذارى نهاد وكالت در جامعه شيعى، در دوره غيبت صغرا بود كه در زمانى نزديك به هفتاد سال و در اوج خفقان سياسى - اجتماعى عباسيان، نظام جامعه شيعى را سامان بخشيد و فرهنگ شيعه و شيعيان را براى ورود به دوره غيبت كبرا آماده كرد. به عبارت ديگر، در فاصله سالهاى ۱۲۰ تا ۲۶۰ق، ارتباط ميان شيعيان و امام عليه السلام از ارتباط مستقيم با شيب ملايم، به ارتباط غير مستقيم از طريق وكيلان خاص تغيير يافت و در فاصله سالهاى ۲۶۰ تا ۳۲۹ق، ارتباط غير مستقيم با امام عليه السلام نهادينه شد و سپس از گونه ارتباط با نهاد وكالت و وكيلان خاص، به ارتباط با نائبان عام و فقيهان تغيير كرد. جامعه شيعى، رهبرى از نوع جديد را پذيرفت و تجربه كرد و با افتخار از دوره حضور، به دوره غيبت پا نهاد.
اكنون و در اين مختصر، به دلايل و اسباب تشكيل نهاد وكالت، وظايف اين نهاد، گستره جغرافيايى آن از آغاز تا عصر غيبت، ارتباط دروننهادى وكيلان، آسيبهاى پديدار شده در اين مجموعه و مباحث ديگر مرتبط با نهاد وكالت، اشاره خواهد شد.
۱. دلايل تشكيل و گسترش نهاد وكالت
تشكيل و گسترش نهاد وكالت، برگرفته از عوامل سياسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى ذيل بوده است:
۱ - ۱ . فراوانىِ شمار شيعيان
در سالهاى آغازين پس از رحلت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله، شيعيان عقيدتى (و نه شيعيان سياسى)، زياد نبودند، به گونهاى كه امكان ارتباط آنان و يا افراد شاخص شيعه با