۵۹۷.كمال الدين- با سندش به نقل از اسحاق بن يعقوب - : از محمّد بن عثمان عَمرى (نايب امام زمان عليه السلام ) خواستم كه نوشته مرا كه در آن از برخى مسائل مشكل پرسيده بودم ، به امام برساند. [او رساند و ]در توقيعى كه مولايمان صاحب الزمان عليه السلام به خطّ خود نوشته شده بود[ ، آمده بود] ... : «و امّا علّت وقوع غيبت، خداوند عزّ و جلّ مىفرمايد: «اى مؤمنان! از چيزهايى نپرسيد كه اگر آشكار شوند، بدتان مىآيد» . چنين است كه هر يك از پدرانم ، جز اين نبود كه بيعتى از سوى طاغوتِ زمانه بر او تحميل شده بود ؛ ولى من هنگامى كه خروج مىكنم، بدون بيعت هيچ يك از طاغوتها قيام مىكنم.
و امّا چگونگى بهره بردن از من در روزگار غيبتم، مانند سود بردن از خورشيد است ، هنگامى كه ابر، آن را از ديدهها مىپوشاند . من ، امان زمينيان هستم، همان گونه كه ستارگان ، امان آسمانيان اند . پس دريچه سؤال را از آنچه به كارتان نمىآيد ، ببنديد و آگاهى از آنچه را بِدان مكلّف نشدهايد، بر خود باز نكنيد و براى تعجيل در فَرَج ، دعا كنيد ، كه همين ، مايه گشايش امور شماست. سلام بر تو، اى اسحاق بن يعقوب و نيز پيروان هدايت!».۱