۵۴۵.تفسير العيّاشى- با سندش به نقل از حسين بن على وشّاء ، به سندى مُرسل - : امام صادق عليه السلام فرمود : «به خدا سوگند، خالص مىشويد. به خدا سوگند ، از هم متمايز مىشويد . به خدا سوگند ، غربال مىشويد ، تا آن جا كه جز "اندر" از شما باقى نمىماند».
گفتم: «اندر» چيست؟
فرمود: «خرمنگاه را به ياد آر كه غلّه را در آن ، ذخيره و دورش را گِل مىگيرند. وقتى آن را بيرون مىآورند، برخى دانههاى آن ، خراب شده و آن را پاكسازى مىكنند و روى آن را مىپوشانند و دوباره بيرونش مىآورند و تا سه مرتبه چنين مىكنند تا دانههايى بمانند كه هيچ چيزى خرابشان نمىكند».۱
۵۴۶.الكافى- با سندش به نقل از محمّد بن منصور صيقل، از پدرش - : من و حارث بن مغيره و گروهى از يارانمان [به گفتگو ]نشسته بوديم و امام صادق عليه السلام سخن ما را مىشنيد . پس به ما فرمود: «شما كجا هستيد؟! دور است، دور است! به خدا سوگند، آنچه را به آن چشم دوختهايد، نمىشود ، تا آن كه غربال شويد . به خدا سوگند، آنچه را به آن چشم دوختهايد، نمىشود تا خالص شويد. به خدا سوگند ، آنچه را به آن چشم دوختهايد، نمىشود تا از هم متمايز شويد. به خدا سوگند، آنچه را به آن چشم دوختهايد ، نمىشود ، جز پس از نااميدى . به خدا سوگند ، آنچه را به آن چشم دوختهايد، نمىشود ، تا آن كه بدبخت شود، هر كه بايد بدبخت بشود و خوشبخت شود هر كه بايد خوشبخت شود» . ۲
۵۴۷.الا.رشاد- با سندش به نقل از احمد بن محمّد بن ابى نصر - : امام رضا عليه السلام فرمود: «آنچه را به سوى آن گردن كشيدهايد، واقع نمىشود ، تا آن كه از هم متمايز و خالص شويد كه در اين صورت ، جز اندكى از شما باقى نمىماند» . سپس [آيه : ]«الف ، لام ، ميم . آيا مردم گمان كردهاند كه همين كه بگويند: «ايمان آورديم»، به حال خود رها مىشوند و آزموده نمىشوند؟!» را خواند .۳
1.تفسير العيّاشى : ج ۱ ص ۱۹۹ ح ۱۴۶ ، بحار الأنوار : ج ۵ ص ۲۱۶ ح ۱ .
2.الكافى : ج ۱ ص ۳۷۰ ح ۶ و ح ۳ ، كمال الدين : ص ۳۴۶ ح ۳۲ (هر دو منبع با عبارت مشابه) ، الغيبة ، طوسى : ص ۳۳۵ ح ۲۸۱ ، الغيبة ، نعمانى : ص ۲۰۸ ح ۱۶ (به نقل از امام باقر عليه السلام ) ، بحار الأنوار : ج ۵ ص ۲۱۹ ح ۱۵ .
3.الإرشاد : ج ۲ ص ۳۷۵ ، كشف الغمّة : ج ۳ ص ۲۵۱ .