موقعيّت علمى شلمغانى
موقعيّت علمى شلمغانى، در كتابهاى غيبتنگارى مورد اشاره قرار گرفته است. ابن همام كه از مخالفان جدّى اوست، از او با تعبير «كان فقيهاً من فقهائنا»۱ياد كرده است. در الغيبة طوسى آمده است:
آن گاه كه لعن شلمغانى صادر شد ، از حسين بن روح درباره كتابهاى از او پرسش شد كه با آنها چگونه مواجه شويم در حالى كه خانههاى ما از كتابهاى او انباشته است.۲
اين سؤال مردم، نشانگر شهرت علمى شلمغانى و نگاشتههاى اوست. شهرت شلمغانى در دوره پيش از انحراف و حتّى پيش از همكارى با حسين بن روح، به جهت نگاشتههاى حديثى و غير حديثى وى بوده است. نجاشى، كتابهاى فراوانى براى او برشمرده كه نشانگر ذوق و سليقه وى در نگارش و ارائه نظريات خويش است. معروفيّت كتاب التكليف - كه با عبارت «و بيوتنا منها ملأ» توصيف شده است - ، نمونه روشن فعاليتهاى شلمغانى در دوران اوّليه عمر خويش است.۳
انحراف شلمغانى
موقعيت اجتماعى و علمى ويژهاى كه شلمغانى در آن قرار گرفته بود، موجب آن گشت كه انحراف او، شوك شديدى بر جامعه شيعى وارد كند. موقعيت زمانى اظهار و ابراز انحراف او نيز به اين حادثه، اهميّت خاص مىبخشيد. در زمان بروز انحراف او، حسين بن روح در زندان بود و ارتباط مستقيم با شيعيان نداشت. به سخن ديگر ، در برههاى كه بيشترين نياز به شلمغانى به عنوان واسطه حسين بن روح احساس مىشد ، اين واسطه ويژه از مسير، منحرف گشته بود.
نخستين نشانههاى انحراف او با قول به حلول، آغاز شد. ابن همام مىگويد:
اولين سخن منكرى كه از شلمغانى شنيدم سخنى همانند سخن افراد قائل به حلول بود . او مىگفت : حق و حقيقت ، واحد است و نمودهاى او متفاوت است گاه در لباس سفيد ، گاه در لباس قرمز و گاه در لباس نيلى متبلور مىشود.۴
اين سخن به گونهاى آمادهسازى فضا براى اعلام نيابت و وكالت توسّط شلمغانى است.
امّ كلثوم، دختر محمّد بن عثمان، نايب دوم امام مهدى عليه السلام نيز حكايتى را از طرفداران شلمغانى نقل مىكند كه آنان، قائل به حلول روح پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و امامان عليهم السلام در جسم نايب دوم و سوم و حلول روح حضرت زهرا عليها السلام در امّ كلثوم ياد شده هستند.۵اين سخنان، بسيار زيركانه ، مخفيانه و براى افراد خاصّى بيان شده است.
ظاهراً در اين دوران، او هنوز خود را زير بيرق حسين بن روح، مخفى كرده بود و عليه او سخن نمىگفت.
شلمغانى، پس از مدّتى ادّعاى خويش را مطرح نمود و خود را شريك در نيابت شمرد. او حسين بن روح را مسئول امور مالى و خود را نماينده امام عليه السلام در مسائل علمى معرّفى كرد. او رسماً در كتاب خويش به اين موضوع، اشاره كرده است.۶
او همچنين گفته است:
ما و حسين بن روح ، آگاهانه به اين امر ورود پيدا كرديم.۷
بررسى سير انحراف و گفتههاى شلمغانى، نشانگر آن است كه او مرحله به مرحله، ادّعاى خويش را بالاتر برده و به موضعگيرى در مقابل حسين بن روح و حتّى امام عليه السلام مىپردازد. حسين بن روح به او بىاعتنايى كرد. اين برخورد، شلمغانى