عاملى،۱ او را حيلهگر دانسته، به مُسيلمه كذّاب، مانند كردهاند.
گفتنى است حلّاج، تنها به دليل ادّعاى دروغين وكالت امام مهدى عليه السلام در بين شيعيان، مطرح شده و هويّت ، سابقه و جايگاه ديگرى حتّى به عنوان شيعه خائن ندارد و از اين جهت با كسانى چون نميرى و بلالى و هلالى و شلمغانى كه از شيعيان و بزرگان شناخته شده شيعى بودند و سپس گمراه شده، خيانت پيشه كردند، تفاوت اساسى دارد .
محمّد بن على شلمغانى (ابن ابى العزاقر)
محمّد بن على شلمغانى، از اهالى روستاى شلمغان از توابع واسط عراق بوده است. از ابتداى زندگى او، آگاهى چندانى در دست نيست. شهرت او، به دوران پس از نيابت حسين بن روح، مربوط است.
اوّلين ملاقات حسين بن روح با شيعيان پس از آغاز نيابت خاص، در منزل شلمغانى صورت گرفت.۲ شلمغانى، پس از آن هم به عنوان نماينده و واسطه حسين بن روح، نايب سوم امام مهدى عليه السلام با مردم ملاقات مىكرد و درخواستهاى آنها را مىگرفت و جواب امام عليه السلام را بدانان تحويل مىداد.۳ به عبارت ديگر، او نماينده امام مهدى عليه السلام محسوب نمىشد؛ بلكه دستيار حسين بن روح، محسوب مىشد و برخى كارها را انجام مىداد.
اُمّ كلثوم، دختر نايب دوم، مىگويد:
شلمغانى نزد بنى بسطام جايگاه و اعتبارى ويژه داشت زيرا حسين بن روح - كه خداى از او راضى باشد - او را در ميان مردم بزرگ داشته و به او جايگاه و آبرو